واکسیناسیون کرونا تنها ابزاری است که اکنون جهان برای پیشگیری و مهار کرونا در اختیار دارد. گسترش واکسیناسیون در بسیاری از کشورها توانسته است میزان مرگ و میر کرونا را در این کشورها کاهش دهد، تاکنون بیش از هفت میلیارد دُز واکسن کرونا در جهان تزریق شده اما هنوز درصد بالایی از افراد واکسن نزدهاند و تعداد قابل توجهی از این افراد با وجود دسترسی به واکسن به علت ترس یا مخالفت با واکسن، از واکسیناسیون امتناع میکنند. مقاومت گروهها و افراد مخالف واکسن و میزان ناکافی واکسیناسیون حتی در کشورهای پیشرو در واکسیناسیون موجب بازگشت روند افزایشی همهگیری و افزایش موارد ابتلاء و مرگ شده است. به همین علت کشورها برای ترغیب افراد جامعه به واکسن زدن و رسیدن به میزان اطمینان بخش ۸۵ تا ۹۵ درصدی جمعیت واکسن زده، سیاستهای تنبیهی مانند ممنوعیت ورود به محل شغل، مرخصی اجباری بدون حقوق، جریمه مالی یا اخراج از محل کار یا سیاستهای تشویقی مانند دادن جایزه نقدی، بلیتهای سرگرمی یا بن خرید مواد غذایی را به کار میگیرند. میزان اثربخشی و امکان اجرای این سیاستها با توجه به شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشورها متفاوت است اما به نظر میرسد استفاده همزمان از هر دو سیاست تنبیهی و تشویقی با توجه به امکانات هر کشور تا حد زیادی میتواند مؤثر باشد.
بر اساس نظریه «اورت راجرز»، نظریهپرداز ارتباطات، هر نظریه و نوآوری جدیدی که در یک جامعه مطرح میشود، موافقان و مخالفان خاص خود را دارد. در بدو مطرح شدن نظریه یا پدیده جدید ۲.۵ درصد جامعه به عنوان گروههای نوآور آن را مطرح میکنند، بعد از آن ۱۳.۵ درصد پذیرندگان اولیه به آن رو میآورند و بعد از آن ۳۴ درصد به عنوان اکثریت اولیه نظریه و پدیده جدید را میپذیرند. به این ترتیب حدود ۵۰ درصد جامعه نظریه یا تحول جدید را میپذیرند. حدود ۳۴ درصد نیز به عنوان اکثریت ثانویه به مرور و با آشنایی بیشتر و به تبعیت از اکثریت اولیه و رهبران فکری با آن همراه میشوند و در نهایت حدود ۱۶ درصد جامعه به عنوان دیرپذیرندگان و مخالفان سرسخت باقی میمانند که همراه کردن آنها نیازمند اقدامات ترغیبی اعم از تشویق یا تنبیه است.
موضوع واکسیناسیون نیز از همین نمودار تبعیت میکند. در کشورهایی مانند ایران که دسترسی به واکسن فراهم شده است، بعد از تزریق واکسن به گروههای داوطلب میزانی از جمعیت که به علل مختلف از جمله ترس از عوارض واکسن یا مخالفت با واکسیناسیون از تزریق واکسن امتناع میکنند اما برای موفقیت واکسیناسیون باید حداقل ۹۰ درصد افراد یک جامعه واکسن بزنند تا چرخه انتقال قطع شود و امکان مدیریت همهگیری فراهم شود. بنابراین دولتها باید اقداماتی را برای ترغیب اکثریت ۹۰ درصدی به تزریق واکسن انجام دهند.
مخالفت با واکسیناسیون، از دیروز تا امروز
مساله موافقان و مخالفان با تزریق واکسن ریشهدار است. ماجرا از زمان کشف واکسن آبله در سال ۱۷۹۶ و بعدها در اوایل قرن نوزدهم با اجباری شدن واکسیناسیون در بسیاری از کشورهای اروپایی شروع شد. زمانی که نهضت و گروههای ضد واکسن هم شکل گرفتند و به بهانههای مختلف از جمله تضاد واکسیناسیون اجباری با آزادی فردی و بعدها در کشورهای توسعهیافته با طرح مباحثی مانند تلاش کشورهای سلطهگر برای عقیم سازی، کاهش رشد جمعیت، انتقال ایدز یا توطئه علیه مردم کشورهای جهان سوم با واکسیناسیون مخالفت میکردند.
اکنون نیز در دوران پاندمی کرونا با گذشت بیش از ۲۵۰ سال از کشف واکسن و ثابت شدن نقش آن در ریشهکنی و حذف بسیاری از بیماریهای واگیر مانند آبله، دیفتری، فلج اطفال، سل نوزادی و کنترل و کاهش بیماریهایی مانند سرخک و سرخجه، هنوز گروههای ضد واکسن و تبلیغات واکسن هراسی در اقصی نقاط دنیا دیده میشود. گروههایی که اندیشههای آنان با گسترش واکسیناسیون و اثبات ایمنی و اثربخشی آن در پیشگیری از ابتلاء به بیماری مرگآور کووید ۱۹ رفته رفته رنگ میبازد.
واقعیت این است که گروههای ضد واکسن نه تنها در ایران بلکه در اکثر کشورهای دنیا و از جمله کشورهای اروپایی و آمریکایی نیز فعال هستند و اتفاقاً از این نظر، ایران وضعیت بهتری دارد. تجربه موفق واکسیناسیون در ایران، اکثریت مردم را اقناع کرده که برای واکسن زدن تردید نداشته باشند. به طوری که هم اکنون حدود ۸۰ درصد جمعیت بزرگسال کشور حداقل یک دز واکسن کرونا را دریافت کردهاند و با روند سریع واکسیناسیون که از حدود شهریور ۱۴۰۰ با استقرار دولت سیزدهم سرعت گرفت، انتظار میرود در صورت ترغیب بخشی از جمعیت مردد تا اواخر آذر ۱۴۰۰ به ایمنی جمعی نسبی با واکسن برسیم.
تجربه مشترک اکثر کشورها نشان میدهد که واکسن کرونا تا حد زیادی جلوی مرگ و میر ناشی از بیماری کووید ۱۹ را میگیرد و از میزان ابتلاء به نوع شدید این بیماری و بستری در بیمارستان تا حد زیادی کم میکند. در هیچ کشوری ادعا نشده که ایمنیزایی واکسن ۱۰۰ درصد است و در بهترین حالت میزان ایمنیزایی واکسنها حدود ۸۵ تا ۹۴ درصد عنوان شده است.
نکته بسیار مهم و مشترک در اکثر کشورها این است که واکسنزدن بدون تداوم رعایت شیوهنامههای بهداشتی مانند ماسک زدن، رعایت فاصله اجتماعی و کاهش تردد در اماکن شلوغ، تا زمان از بین رفتن پاندمی موجب بازگشت مجدد بیماری شده است و تا زمان قطع زنجیره انتقال پاندمی در دنیا رعایت اصول بهداشت کرونا باید ادامه پیدا کند و خوشبینی اولیه و سیاست عادیانگاری بعد از کاهش نسبی آمار ابتلاء و مرگ کرونا اشتباه بوده است.
سیاستهای تشویقی و تنبیهی دولتها برای واکسن گریزان
سیاست دولتها برای ترغیب مردم کشورشان به تزریق واکسن کرونا به دو دسته سیاستهای تنبیهی و تشویقی تقسیم میشود. بسیاری از کشورها سیاستهای تنبیهی مختلفی را مانند ممنوعیت حضور افراد واکسننزده به محل کار، مرخصیهای اجباری بدون حقوق، جریمههای نقدی و اخراج آنان به کار گرفتهاند. اما سیاست انتخاب بین شغل و واکسن به خصوص برای مخالفان سرسخت واکسن در بسیاری از کشورها از جمله در آمریکا و اروپا تنش، تظاهرات و مشکلاتی ایجاد کرده است. با این حال در کشورهایی که حکومتهای اقتدارگرا دارند، تا حد زیادی این سیاستها مؤثر بوده و باعث گسترش واکسیناسیون شده است.
مشهورترین اقدام تشویقی برای ترغیب افراد به واکسن زدن، پرداخت جایزه ۱۰۰ دلاری بایدن در آمریکاست، جایی که تاکنون حدود ۵۷ درصد جمعیت هر دو دز واکسن کرونا را تزریق کردهاند. پرداخت جایزه نقدی، بلیت خدمات سرگرمی، حمل و نقل و غذای رایگان از جمله دیگر سیاستهای تشویقی است که در کشورهای مختلف از جمله در آسیا، اروپا و آمریکا برای ترغیب مردم به واکسنزدن استفاده میشود. سیاستهایی که مثبت بوده اما میزان تاثیرشان محدود بوده است. اما تحقیقات نشریه ساینس نشان میدهد، میزان اثربخشی سیاستهای تشویقی محدود و حدود ۴.۲ درصد است و حتی میتواند بر تردید مخالفان و افراد مردد با این تعبیر که «حتما واکسن زدن مشکلی دارد که دولت حاضر است، پول بدهد»، بیفزاید.
تجربه جهانی نشان میدهد اتخاذ تصمیم و سیاست حکومتها برای ترغیب مردم به واکسن زدن باید متناسب با فرهنگ، شرایط اجتماعی، اقتصادی، سطح سواد و آگاهی، وضعیت شغلی و سنی افراد صورت بگیرد.
ایران چه تصمیمی باید بگیرد؟
در کشور ما ایران با توجه به فرهنگ جامعه، اکثریت مردم از تزریق واکسن استقبال کردهاند اما هنوز حدود ۱۲ میلیون نفر از افراد بالای ۱۲ سال برای تزریق واکسن مراجعه نکردهاند. استفاده از سیاستهای تشویقی و اعطای جایزه در ایران میتواند تا حد زیادی مؤثر باشد اما ممکن است با توجه به مشکلات اقتصادی و از جمله تحریمها، دست دولت برای پرداخت جایزههای بزرگ برای واکسن زدن باز نباشد.
در عین حال جوایز مشوق واکسن میتواند همیشه نقدی و مالی نباشد، اعطای مرخصی با حقوق به کارمندان و برخی مشوقهای غذایی مانند برنج یا اقلام غذایی به خصوص برای افراد کم درآمد و افرادی که شغل رسمی یا درآمدثابت ندارند، در صورتی که تأمین آن در کشور میسر باشد میتواند در این زمینه مد نظر قرار گیرد.
نکته بسیار مهم و مشترک در اکثر کشورها این است که واکسنزدن بدون تداوم رعایت شیوهنامههای بهداشتی مانند ماسک زدن، رعایت فاصله اجتماعی و کاهش تردد در اماکن شلوغ، تا زمان از بین رفتن پاندمی موجب بازگشت مجدد بیماری شده است و تا زمان قطع زنجیره انتقال پاندمی در دنیا رعایت اصول بهداشت کرونا باید ادامه پیدا کند و خوشبینی اولیه و سیاست عادیانگاری بعد از کاهش نسبی آمار ابتلاء و مرگ کرونا اشتباه بوده است.
سیاستهای تشویقی و تنبیهی دولتها برای واکسن گریزان
سیاست دولتها برای ترغیب مردم کشورشان به تزریق واکسن کرونا به دو دسته سیاستهای تنبیهی و تشویقی تقسیم میشود. بسیاری از کشورها سیاستهای تنبیهی مختلفی را مانند ممنوعیت حضور افراد واکسننزده به محل کار، مرخصیهای اجباری بدون حقوق، جریمههای نقدی و اخراج آنان به کار گرفتهاند. اما سیاست انتخاب بین شغل و واکسن به خصوص برای مخالفان سرسخت واکسن در بسیاری از کشورها از جمله در آمریکا و اروپا تنش، تظاهرات و مشکلاتی ایجاد کرده است. با این حال در کشورهایی که حکومتهای اقتدارگرا دارند، تا حد زیادی این سیاستها مؤثر بوده و باعث گسترش واکسیناسیون شده است.
مشهورترین اقدام تشویقی برای ترغیب افراد به واکسن زدن، پرداخت جایزه ۱۰۰ دلاری بایدن در آمریکاست، جایی که تاکنون حدود ۵۷ درصد جمعیت هر دو دز واکسن کرونا را تزریق کردهاند. پرداخت جایزه نقدی، بلیت خدمات سرگرمی، حمل و نقل و غذای رایگان از جمله دیگر سیاستهای تشویقی است که در کشورهای مختلف از جمله در آسیا، اروپا و آمریکا برای ترغیب مردم به واکسنزدن استفاده میشود. سیاستهایی که مثبت بوده اما میزان تاثیرشان محدود بوده است. اما تحقیقات نشریه ساینس نشان میدهد، میزان اثربخشی سیاستهای تشویقی محدود و حدود ۴.۲ درصد است و حتی میتواند بر تردید مخالفان و افراد مردد با این تعبیر که «حتما واکسن زدن مشکلی دارد که دولت حاضر است، پول بدهد»، بیفزاید.
تجربه جهانی نشان میدهد اتخاذ تصمیم و سیاست حکومتها برای ترغیب مردم به واکسن زدن باید متناسب با فرهنگ، شرایط اجتماعی، اقتصادی، سطح سواد و آگاهی، وضعیت شغلی و سنی افراد صورت بگیرد.
ایران چه تصمیمی باید بگیرد؟
در کشور ما ایران با توجه به فرهنگ جامعه، اکثریت مردم از تزریق واکسن استقبال کردهاند اما هنوز حدود ۱۲ میلیون نفر از افراد بالای ۱۲ سال برای تزریق واکسن مراجعه نکردهاند. استفاده از سیاستهای تشویقی و اعطای جایزه در ایران میتواند تا حد زیادی مؤثر باشد اما ممکن است با توجه به مشکلات اقتصادی و از جمله تحریمها، دست دولت برای پرداخت جایزههای بزرگ برای واکسن زدن باز نباشد.
در عین حال جوایز مشوق واکسن میتواند همیشه نقدی و مالی نباشد، اعطای مرخصی با حقوق به کارمندان و برخی مشوقهای غذایی مانند برنج یا اقلام غذایی به خصوص برای افراد کم درآمد و افرادی که شغل رسمی یا درآمدثابت ندارند، در صورتی که تأمین آن در کشور میسر باشد میتواند در این زمینه مد نظر قرار گیرد.