محمدرضا نوروزپور عصر دوشنبه در مراسم یادبود زنده یاد مرحومه ریحانه یاسینی با تسلیت این ضایعه به خانواده آنها و اهالی رسانه و مردم، اظهار داشت: قلبهایمان از روزی که خبر تلخ درگذشت این دو خبرنگار فقید را در حادثه واژگونی اتوبوس حامل خبرنگاران اعزامی به آذربایجان شنیدیم، به یاد این عزیزان از دست رفته بیقرار است.
وی ادامه داد: پس از این واقعه برای التیام و تسلی خاطر دل خود چیزی جز همان بشارت قرآن که میفرماید: «انالله و انا الیه راجعون» نداریم و اینکه به قول مولانا در پناه لطف حق باید گریخت / کو هزاران لطف بر ارواح ریخت.
«ریحانه یاسینی» و «مهشاد کریمی»، شهید راه امیدآفرینی
نوروزپور در ادامه با تسلیت به خانواده محترم، همسر و همکاران خانم یاسینی، تاکید کرد: در این دوران کاری از زنده یاد خانم یاسینی جز خوبی، صداقت، انرژی و شور و اشتیاق به کار و اهتمام به هرچه بهتر انجام دادن امور سراغ نداریم.
مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی در عین حال تصریح کرد: زنده یادان «ریحانه یاسینی» و «مهشاد کریمی»، شهید راه امیدآفرینی شدند و این موضوع بسیار ارزشمند و مهم است چرا که «امید» بزرگترین داشته و سرمایه اجتماعی یک کشور و حتی از مسائل اقتصادی نیز مهمتر است.
نوروزپور با بیان اینکه در سالهای گذشته کشور، دولت، نظام و مردم ایران زیر شدیدترین حملات روانی و ادراکی بودند و هدف از همه این فشارها نا امید کردن ملت ایران بود، گفت: در چنین شرایطی ایشان و همکارانشان میکوشیدند با به تصویر کشیدن دستاوردهای دولت و نظام با این حملات روانی شدید مبارزه کنند و اجازه ندهند امید از جامعه ما رخت ببندد.
جامعه امروز ما به «امید» نیاز دارد
نوروزپور اضافه کرد: جامعه امروز ما به هیچ چیز به اندازه «امید» نیاز ندارد؛ این دو خبرنگار رفتند که امید را زنده نگاه دارند و جانشان را نیز در این راه از دست دادند.
مدیر عامل ایرنا در ادامه تصریح کرد: هرخبرنگاری که خواستار ادامه یافتن نام و یاد و راه این عزیزان از دست رفته است باید در مسیر امیدآفرینی حرکت کند.
نوروزپور با ابراز تأسف مجدد از بروز چنین حوادث تلخی که خانوادهها و افراد زیادی را داغدار و متأثر میکند از مسئولان ذیربط خواست تا دلایل و علل بروز این سانحه تلخ را به درستی بررسی کنند تا راه برای تکرار چنین اتفاقات دردناکی بسته شود.
خبرنگاران فقید صدای ما بودند
وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی هم در این مراسم با گرامیداشت یاد و خاطر دو خبرنگار فقید ایرنا و ایسنا، گفت: آنها که صدای ما بودند حالا نیستند و ما باید صدای آنها باشیم. همانطور که همکارتان و عزیز ما، زینب صدای آنها بود. منظورم زینب رحیمی است که از دوستان جانباختهاش در برابر مسئولان گفت و دردی را که خانوادهها و جامعه دچارش شد، با جسارت به زبان آورد. بی شک اگر مهشاد کریمی و ریحانه یاسینی هم اکنون میان ما بودند صدای سرباز معلمانی بودد که اتوبوسشان واژگون شد و جان خود را از دست دادند. این سربازان هم خود صدای دانش و علم در مناطقی بودند که مردم به زحمت و با درد نداشتن زندگی میکنند.
احمد مسجدجامعی ادامه داد: اگر مهشاد و ریحانه بودند، صدای اعتراض کسانی میشدند که مرگ با کمترین دردسر، سراغشان رفت و جانشان را گرفت. شک ندارم آنها از درد پدرومادرهایی مینوشتند و میگفتند که در عزای فرزندان سربازشان ضجه میزدند. اگر آنها بودند نام سربازان را بر صفحه کامپیوترهایشان مینوشتند و از دردی میگفتند که حاصل بی مبالاتی و سستی و بی توجهی مسئولانی بود که فقط بعد از مرگ، سراغ خانوادههای داغدار میروند و شاید در مراسم تشییعشان چند قدمی همراه جنازههایشان شوند.
وی ادامه داد: یاسینی و کریمی صدای دختران و پسران دانشجو و تیزهوشی بودند که سالها قبل، اتوبوس شأن واژگون شد و چندتن از بهترین و داناترین دانشجویان این مرز و بوم را به کام مرگ کشاند. بعدها از آنها دو، سه تن همچون مریم میرزاخانی شدند که در جهان درخشیدند. یاسینی و کریمی نوشتند و پرسیدند که از آن جانباختگان چند تن میتوانستند چون میرزاخانی جهان را با علم خود جایی راحت تر برای زندگانی ما کنند؟
مهشاد و ریحانه نماد فریادهایی هستند که جامعه با آنها زنده میماند
به گفته این عضو سابق شورای شهر تهران، اما آنها فقط صدای انسانهای دردمند نبودند، صدای طبیعت و محیط زیست هم بودند که گویی این روزها به فراموشی سپرده شده است. آنها صدای اعتراض دشتهای سیستان و خراسان، زاینده رود، پرندگان، یوزهای ایرانی، کوههایی که خوراک ویلاها میشوند و… بودند. آنها صدای محیط زیستی بودند که وجودش برای نفسهای ما و آیندگان یک ضرورت است، آنها صدای پرندگانی بودند که آوازشان روح شهر و انسان را لطافت میبخشید.
مسجدجامعی ادامه داد: آنها صدای شرشر آبی بودند که از زاینده رود و کارون و همه جویهای این سرزمین میگذشت تا زندگی و طراوت را به جانمان بریزد، آنها صدای باغهایی بودند که هرکدام از آنها برای شهر یک غنیمت بزرگ بود.
وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی، اظهار داشت: حالا این عزیزان نیستند، نیستند چون اتوبوسی که سوارش شدند صدای مرگ میداد. بله، کریمی و یاسینی صداهای اعتراضی بودند که هنوز زود بود نامشان در دفتر مردههای گورستتان ثبت شود. خودشان هم زود بود که خانهشان قبر شود میان قبرهای دیگر اما یادمان بماند که مهشاد و ریحانه نماد فریادهایی هستند که جامعه با آنها زنده میماند و حرکت خواهد داشت.
وی افزود: حالا ما باید صدای آنها باشیم، حالا ما باید بگوییم و بپرسیم چرا آنها به راحتی از میان رفتند و خاموش شدند؟
این فعال حوزه فرهنگ و رسانه ادامه داد: باید بپرسیم چرا در جایی که ناله همکارانشان بلند است و همکار دیگرشان میخواهد این ناله را برای تاریخ و برای قرارادن در برابر میلیونها چشم ضبط کند، از او خواسته میشود دوربین را خاموش کند؟ ما باید صدای آن عزیزان باشیم. باید صدای مظلومیت آنها باشیم. نباید آنها را فراموش کنیم. باید صدای اعتراض آنها باشیم.
در این مراسم که در نمازخانه ساختمان مرکزی خبرگزاری جمهوری اسلامی برگزار شد، علاوه بر جمعی از خبرنگاران خبرگزاری ایرنا، سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمد خدادی معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، علی متقیان مدیرعامل ایسنا و عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت محیط زیست حضور داشتند.
به گزارش ایرنا، ۲۵ نفر از خبرنگاران رسانههای کشور صبح چهارشنبه (۲ تیرماه ۱۴۰۰) برای بازدید از طرحهای ستاد احیای دریاچه ارومیه عازم پیرانشهر شدند که اتوبوس آنان عصر همان روز در ۱۵ کیلومتری این شهرستان در منطقه بی گم قلعه پیرانشهر دچار حادثه شد.
در این حادثه، ریحانه یاسینی و مهشاد کریمی خبرنگاران پرتلاش و متعهد خبرگزاریهای ایرنا و ایسنا جان خود را از دست دادند.