به گزارش ایرنا بررسی اهداف سیاسی، نظامی و اقتصادی حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه و پیامدهای ویرانگر آن در منطقه از جمله موضوعاتی بود که در یکی دیگر از سلسله نشست های مجازی مشترک خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) و خبرگزاری اسپوتنیک روسیه با عنوان «حضور نظامی آمریکا در منطقه» مورد بررسی قرار گرفت.
«اطهر اینانلو» سردبیر گروه اخبار اروپا و آمریکا خبرگزاری ایرنا در ابتدای این نشست ویدئویی با اشاره به تلاش های گسترده آمریکا برای ایجاد یک حضور نظامی گسترده در خاورمیانه پس از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ گفت: آمریکا به بهانه مقابله با تروریسم تلاش کرد پس از این حادثه حضور گسترده ای را در خاورمیانه داشته باشد. حضور امریکا در منطقه را میتوان به سه بخش اهداف اقتصادی، اهداف سیاسی و اهداف نظامی تقسیم کرد. واشنگتن تلاش کرده تحت اهداف اقتصادی برای حضور نظامی در منطقه خاورمیانه، منافع خود را تامین کند و در این مسیر منابع کشورها از جمله منابع نفتی آنها را چپاول کند و سود سرشاری از فروش تسلیحات کارخانههای خود به کشورها بدست آورد.
اینانلو در ادامه با اشاره به پیامدهای مُخرب حضور نظامی آمریکا در منطقه به ویژه پس از جنگ های افغانستان و عراق تصریح کرد: اهمیت ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک خاورمیانه باعث شده تا آمریکا همواره برای این منطقه در راستای منافع کاخ سفید برنامههایی داشته باشد که حضور نظامی به بهانههای مختلف از جمله ابن برنامهها بوده است.
وی افزود: حضور نظامیان آمریکایی یک عامل مهم بیثباتی در منطقه محسوب میشود و بسیاری از کارشناسان و حتی مقامات خاورمیانه معتقدند که خروج نظامیان امریکایی از خاورمیانه میتواند منجر به ثبات پایدار در این منطقه شود.
سردبیر گروه اروپا و آمریکا خبرگزاری ایرنا ضمن اشاره به تحولات اخیر در منطقه از جمله عملیات طوفانالاقصی و اُفول بازدارندگی آمریکا و شرکایش در منطقه خاطر نشان کرد: جامعه جهانی شاهد اُفول هژمونی آمریکا در منطقه بوده و وقت آن فرا رسیده که جهان شاهد یک خاورمیانه بدون حضور نظامی آمریکا باشد که به دنبال آن بیثباتی و تنشها در آن پایان خواهد یافت.
در ادامه این نشست «ایوان زاخاروف» رئیس بخش خاورمیانه اسپوتنیک ضمن تشریح جزئیات فعالیتهای نظامی آمریکا در منطقه گفت: ارتش آمریکا بیش از یک میلیون و ۴۳۰ هزار پرسنل نظامی دارد. از نظر تعداد پرسنل، نیروهای مسلح ایالات متحده پس از چین در رتبه دوم جهان قرار دارد که به آنها امکان میدهد در تمام مناطق جهان حضور نظامی داشته باشند. از نظر هزینه های نظامی، ایالات متحده همچنان پیشتاز مسلم در جهان است. سطح بالای هزینههای نظامی، حفظ اثربخشی رزمی، بهبود سازماندهی و گسترش پایگاه مادی و فنی نیروهای مسلح را تضمین می کند. اهمیت خاورمیانه برای سیاست خارجی آمریکا در آغاز قرن بیست و یکم به دلیل رشد افراطگرایی، فعالیت سازمان های تروریستی بین المللی و جهانی شدن تهدید تروریستی به طور قابل توجهی افزایش یافت. پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، تروریسم به عنوان یک مشکل جهانی برای بشریت تلقی شد و مبارزه با تروریسم به عنوان یک اولویت سیاست خارجی آمریکا تبدیل شد.
زاخاروف در ادامه افزود: ایالات متحده علاوه بر نیروی نظامی، بر ابزارهای اقتصادی و دیپلماتیک سیاست خارجی نیز متکی است که پس از شکست "دکترین بوش" در جریان عملیات نظامی در عراق و تلاشهای ناموفق برای از بین بردن طالبان در افغانستان، اهمیت ویژهای پیدا میکند. در مواجهه با چنین تغییری در تکیه ها در استفاده از ابزارهای سیاست خارجی، چشم انداز کاهش حضور نظامی خود از طریق کاهش تعداد افراد گروه نظامی زمینی برای ایالات متحده ظاهر می شود. ایالات متحده در چارچوب دگرگونی الگوی نظم جهانی و شکلگیری مراکز سیاسی جدید جهانی، در تلاش است تا جایگاه خود را در نظام روابط بینالملل را بازنگری کرده و درباره نظریه جدید مشارکت خود در روند سیاسی جهانی تصمیم گیری کرده و انتخاب خود بین هژمونی و رهبری را انجام دهد. چشمانداز حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه با نتیجه این انتخاب مشخص خواهد شد. در کوتاهمدت، زیرساختهای نظامی موجود حفظ و با واقعیتهای مدرن، از جمله فناوری، چالشها و واقعیتهای جدید سیاست خارجی سازگار خواهد شد.
سردبیر خاورمیانه خبرگزاری اسپوتنیک گفت: حضور نظامی ایالات متحده در خاورمیانه به طور موثر تعدادی از ماموریت های اعلام شده، مانند مقابله با تروریسم بین المللی را انجام داده و اجرای منافع ملی ایالات متحده، در درجه اول کنترل بر ذخایر انرژی و سیستم ترانزیت آنها را تضمین می کند. حضور نظامی در خاورمیانه ابزاری برای سیاست خارجی ایالات متحده است که به آن اجازه میدهد به سرعت به چالشهای تهاجمی منطقهای (مانند ظهور و گسترش داعش) پاسخ دهد، فشار سیاسی بیشتری بر مخالفان اعمال کرده و ثبات متحدان را تضمین کند. بنابراین، حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه که یکی از مؤثرترین ابزار نظامی-سیاسی بود همچنان ضامن حفظ مواضع اقتصادی، ژئوپلیتیکی و نظامی-استراتژیک این کشور در منطقه است.
در بخش پایانی این نشست « محمد نوری زاده» سردبیر گروه خاورمیانه و آفریقا خبرگزاری ایرنا نیز در سخنانی با محوریت نقش مُخرب آمریکا در سوریه به آغاز بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ و کمک مالی و تسلیحاتی غرب و آمریکا و برخی کشورهای عربی از تروریست ها و حضور مستشاری ایران برای مقابله با آنها اشاره کرد و گفت: پس از آنچه شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی فرمانده فقید نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سخنرانی خود در سال ۱۳۹۶ اعلام کرد که گروه تروریستی داعش تا سه ماه دیگر شکست خواهد خورد، آمریکایی ها به شدت به تکاپو افتادند و حضور خود در سوریه را تشدید کرده و در شمال شرقی و شرق سوریه در استان های الحسکه، دیرالزور و الرقه مستقر شدند اما نتوانستند جلوی شکست داعش را بگیرند.
وی افزود: با شکست داعش، ارتش اشغالگر آمریکا با احداث ۲۶ پایگاه همراه با مزدوران محلی جایگزین داعش شدند و اقدام به سرقت منابع نفت و گاز و گندم سوریه کردند و جلوی کنترل کامل سوریه بر خاک خود را گرفتند. وی همچنین به نقش مخرب آمریکا علیه بخش اقتصادی سوریه اشاره و تصریح کرد: همزمان با سرقت منابع نفت و گاز و گندم سوریه، غرب و آمریکا با تحریم های شدید بویژه قانون سزار به شدت تلاش کردند که با هرگونه سرمایه گذاری و همکاری اقتصادی دیگر کشورها با دمشق مقابله کنند تا این کشور نتواند وضعیت خود را بازیابی کند.
نوریزاده گفت: این تحریم ها برخلاف ادعای غرب و آمریکا مبنی بر حمایت از مسائل انسان دوستانه است زیرا بخش دارو و درمان سوریه از جمله بخش هایی است که بیشترین آسیب را از تحریم ها دیده است. آمریکا و غربیها همچنین درمسیر بازگشت آوارگان سوری به کشورشان با وجود بسترسازی دولت سوریه جلوگیری و در این راه حتی به سازمان ملل نیز فشار می آورند. وی در بخش سیاسی نیز گفت: آمریکا تلاش کرده است که جلوی عادی سازی روابط کشورهای عربی منطقه با سوریه را بگیرد و به آنها در این زمینه فشار وارد کند اما با این وجود کشورهای عرب با توجه به واقعیت های میدانی سوریه به این نتیجه رسیدند که باید دست به عادی سازی بزنند؛ هرچند که هنوز هم آمریکا برای توسعه نیافتن آن فشار وارد می کند. عادی سازی روابط عربستان با سوریه پس از توافق تهران و ریاض در چین اوج این روند به شمار می رود.
سردبیر گروه خاورمیانه و آفریقا خبرگزاری ایرنا درباره اهداف حضور آمریکا در سوریه و تلاش واشنگتن برای جلوگیری از بهبود شرایط این کشور گفت: هدف از جنگ ۲۰۱۱ تقسیم سوریه و روی کار آوردن یک دولت طرفدار غرب و اسرائیل در این کشور بود که این هدف با شکست تروریست ها با حضور مستشاری ایران همراه با حضور روسیه به نتیجه نرسید. آمریکا و غربیها یک سوریه قوی با ارتش بزرگ را به زیان اسرائیل می دانستند و از این رو برای تقسیم سوریه از طریق جنگ تلاش کردند و با وجود اینکه به نتیجه نرسیدند اما همچنان با اعمال فشارهای مختلف و حضور نظامی تلاش می کنند که از شکل گیری سوریه ای قوی جلوگیری کنند تا بتوانند اهداف خود را در منطقه به زیان ملت های آن دنبال کنند.