«عمو حسن» فقط یک همکار نبود؛ او بخشی از جانِ جمع ما بود. فردی که با لبخندی آرام و دلی دریایی، سالها در کنار ما کار کرد، شنید، فهمید، همراه شد و دلگرمی بخشید. او کسی بود که در دوران دفاع مقدس از رزمندگان حمزه سیدالشهدا بود و دفاع از وطنش از دغدغههایش بود، به گفته یکی از همکاران در اواخر بازنشستگیاش قصد داشت برای دفاع از حرم حضرت زینب (ع) هم ثبتنام کند اما سن و سالش اجازه نداد.
«محمدرضا نادریگیسور» پیشکسوت ایرنا از عموحسن چنین میگوید: به واقع، یک آدم بامرام و «مشتی» بود؛ از آن «مشتی» هایی که مردم جنوب شهر و ساکنان محله «شوش» قدر و ارزش آنها را بخوبی میدانند و این لقب را به هر کسی نمیدهند. او بیشتر عمرش را در همین محله در خیابان «ارج» (شهید ابراهیمی) گذرانده بود.
«حسن» از جمله جوانان پرشوری بود که در دوران دفاع مقدس، روانه جبهه ها شد تا از انقلاب، مرز و بوم و کشور خویش دفاع کند و با دشمنان ایران بجنگد. او نه ماهها بلکه سالها در جبهه بود و بیش از نیمی از دوران دفاع مقدس را حضور داوطلبانه بسیجی داشت، همانجا جانباز شد و تا مرز شهادت پیش رفت.
پس از جنگ نیز کربلایی «حسن توکلی» همان روحیه و اخلاص بسیجیان واقعی را تا پایان زندگی در باطن و رفتار خود حفظ کرد.
به دعوت دوستانش در اوایل دهه هفتاد از ستاد کل نیروهای مسلح به ایرنا آمد و در اداره طرح و برنامه بدون هیچ ادعایی به کار کارشناسی پرداخت.
چندی بعد، به حوزه خبر رفت و سال های متمادی، خبرنگار و کارشناس متون خبری در شیفت شب ایرنا بود، بدون آنکه پست و مقامی بخواهد و در پی جایگاه اداری و مدیریت سازمانی باشد. او همواره مسئولانه و متعهدانه فعالیت داشت و در این راه، از هیچ تلاشی دریغ نمی کرد.
یادم هست در سال هایی که به عنوان سردبیر یا خبرنگار شیفت شب ایرنا مشغول بودم، «حسن» از جمله معدود همکارانی بود که در تمامی طول شب و بیش از ۱۲ ساعت شیفت کاری مداوم، حتی یک لحظه هم پلک نمی زد. او در تمام شب بیدار و هوشیار بود و اخبار ایران و جهان را در رسانه های دیگر و منابع مختلف با دقت رصد می کرد. با بودن «حسن» خاطر ما جمع بود که ایرنا از هیچ رویداد مهمی در جهان غافل و بی خبر نخواهد ماند و همه رویدادها را بموقع و با سرعت پوشش خواهد بود.
این جانباز دفاع مقدس «دیده بان بی همتای ایرنا» در آن ایام بود. این بیداری، شب زنده داری و صفای باطن او هنوز هم برای من و همکارانم، مایه شگفتی و تحسین است.
در همه این شیفتهای طولانی و سال های دراز همکاری، هرگز لبخند مهربانانه، رفتار دوستانه و حمایت برادرانه او از چهره و وجودش دور نمی شد. ما هرگز او را اخمو و ترشرو ندیدیم، اهل مرام و معرفت بود. از کسی چیزی به دل نمی گرفت و دلش برای مردم و انقلاب می سوخت.
«حسن» صراحت لهجه بی نظیری داشت، حق طلب بود و هر جا احساس می کرد لازم است از انقلاب و مردم دفاع کند حتی در برابر مدعیان ارزشی و بسیجی می ایستاد. اگر او در ستاد مانده بود، چه بسا امروز به عنوان یک «سردار» شهرتی فراوان داشت؛ چه آنکه خیل بسیاری از دوستانش در آنجا چنین درجاتی داشتند و گرفتند.
این انسان صادق و بیادعا با همان مرام و معرفت بی همتا و صفای باطنی بی نظیرش بی آنکه در همه عمر کوچکترین پست و مقامی گرفته باشد و سالها سوابق جبهه و جهاد خود را به رخ کسی کشیده باشد، چند سال پیش از ایرنا جدا شد و در زمره پیشکسوتان قرار گرفت.
«عموحسن» یک عارف واقعی بود، اهل نماز و روزه و تهجد دائم الذکر بود. دلبسته دنیا نبود، همیشه به دوستانش توصیه می کرد دنیا را «هیچ» بدانند و برای آن، از اخلاق و ارزش ها نگذرند. هشدار می داد فریب دنیا را نخورند.
این مرد بزرگ، بیادعا و صادق که «شهیدوار» زندگی کرد، اکنون ناباورانه، سبکبار و ناگهانی از میان ما پر کشیده و به یاران شهیدش پیوسته است.
حالا جای او در میان ما خالی است و دیگر، چهره مهربان، لبخند همیشگی، صدای آرام و سلوک عارفانه اش را نخواهیم دید اما یاد و نام او برای همیشه در دل یاران و دوستانش جاودانه خواهد ماند.
«علی محرابی» یکی از همکاران بازنشسته میگوید: هیچگاه گمان نمیکردم روزی در نبود دوست با وفا و مهربانم، همرزم دوران جنگم، سخن بگویم در زمان جنگ، همرزمانش نیز او را «عمو حسن» خطاب میکردند. چنانچه کسی مشکلش را با او مطرح میکرد، محال بود برای حل آن قدمی برندارد، از معدود کسانی بود که برای حل مشکلات مردم و پیشرفت دوستانش آبرو خرج می کرد حتی به اشخاصی که فکر میکرد مؤثرند و می شناخت، رو میزد.
وی ادامه میدهد: بسیار مردم دار و دلسوز بود بویژه برای اقشار پایین جامعه؛ در عوض از آدمهای متکبر بویژه جاهطلب منزجر بود، بیآلایش سخن میگفت و افراد را مجذوب خود میکرد و شناخت خوبی نسبت به قوانین داشت. خستگی را خسته می کرد و برای رسیدن به اهداف و برنامههایش از پا نمینشست.
محرابی میگوید: بیش از نیمی از دوران دفاع مقدس را با مسئولیتهای گوناگون در جبههها حضور داشت، احترام ویژه ای برای شهدا، جانبازان و همرزمانش قائل بود. اهل سلوک و چله نشینی بود و تلاش فراوانی برای تعالی و تهذیب نفس میکرد.
«یوسف چراغی» هم از توکلی چنین میگوید: «عموحسن» احترام خاصی برای خانواده شهدا و ایثارگران قائل بود. به یاد دارم در آخرین سفری که با همرزمانش به غرب کشور داشت، تماس گرفت و از حال و هوای آنجا گفت، از خونهای پاکی که برای دفاع از کشور ریخته شد. او مردی مومن و مردم دار بود از بی عدالتی از بالا به پایین نگاه کردن به مردم عادی و کبر و غرور بیزار بود.
پیکر «عمو حسن» جانباز دوران دفاع مقدس، خبرنگار و پیشکسوت ایرنا با حضور «حسین جابریانصاری» مدیرعامل سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی، خانواده، همرزمان، همکاران و خانوادههای معظم شهدا در قطعه ۱۹ بهشت زهرا (س) آرام گرفت.
روحش شاد و یادش گرامی