به گزارش ایرنا، در سینمای دهه ۷۰ و ۸۰ به صورت ویژه به دفاع مقدس و جنگ پرداخته میشد هر چند به اعتقاد کارشناسان در برخی از آثار سینمای غلو هم میشد و برخی از جوانان آن سالها بخشی از واقعیتها دفاع را تا حدودی درک میکردند، اما سینما در دهههای بعدی با چند کار شاخص به دفاع مقدس میپرداخت.
اما مساله عکس و روایتگری عکاسها از جنگ و دفاع مقدس با هنرهای دیگر متفاوت است چرا که عکاس در آن زمان درست میانه میدان جنگ قرار داشت، یعنی قابی که میبست یا در آن شهید و جانباز دیده میشد یا خمپاره و بمباران دشمن در آن تصویر نمایان بود.
عکاسان دفاع مقدس با دوربینهای آنالوگ و فیلمهای چاپی آن زمان، وارد میدان نبرد شده بودند و همپای رزمندگان در جبههها، برای ثبت ایثارگری و شهادت نقشآفرین بودند چه اینکه برخی از عکسهایی که عکاسان گرفتند، بعدها یا عکس روی تابوت، حجله و اعلامیه بزرگداشت شهدا میشد.
اما عکاسی دفاع مقدس روی دیگری نیز داشت، اینکه ماشین تبلیغاتی دشمنان علیه ایران را کُندتر و بیاثرتر میکرد و حقایق جبههها و مظلومیت رزمندگان ایران در نشریات جهان منتشر میشد.
علی فریدونی روایتگر سالهای دفاع مقدس با دوربین خود بود که در خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) مشغول کار بود و در کنار عکاسان دیگر موفق به ثبت لحظاتی شد که در یاد و خاطره و حافظه تاریخی مردم از دفاع مقدس باقی خواهد ماند.
در کارگاه عکاسی مستند و جنگ که از سوی انجمن عکاسی بسیج هنرمندان چهارمحال و بختیاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرکرد برگزار شد، علی فریدونی به روایت مستند و واقع نگرانه به سالهای دفاع مقدس پرداخت.
روایتی که دهه هشتادیهای حاضر در این کارگاه که سالهای دفاع مقدس را ندیده بودند با جدیت این روایت صادقانه را از شهادتها و ایثارگریها دنبال میکردند.
روایت چند جوان همه محلهای که قرار بود به توصیه والدینشان مراقب و مواظب هم باشند اما در دفاع از خاک این وطن، همه با هم جان خود را از دست دادند.
روایت آن روحانی جبهه رفتهای که در یکی از عملیاتها زیر بمباران موشکی و هوایی دشمن قرار گرفته بود و تنها عبا و عمامهای خونین از او باقی مانده بود.
روایت آن امدادگرانی که با لباس امداد و ماه سرخ هلال احمر زیر تیرباران و رگبار گلولهها مشغول مداوای رزمندگان مجروح بودند اما تیر دشمن قلب آنها را سوراخ کرده بود.
روایت مستند و عکاسانهای از آن بدنهای تکهتکه شدهای که نیروهای کمکی رسیده بودند و تکههای بدن رزمندگان را جمعآوری میکردند.
روایت آن نماز راستین که زیر گلوله باران توپ و تانکهای دشمن اقامه میشد و در صلات ظهر رزمنده ایرانی در حال قنوت به دیدار معبود خویش مینگریست.
روایت کربلای ۴ و غواصانی که برای رسیدن به خط مقدم از معابر گل و سیم خاردار گذشته بودند و شهید شده بودند، روایت پیکر خونین غواصانی که روی دشمن همرزمان خویش از خط مقدم به عقب بازگردانده میشد، روایت آن شهیدی که در میدان مین، دستش را به نشان فریاد الله اکبر بالا برده بود، روایت آن شهیدی که دوست داشت "آر.پی.جی " را شلیک کند تا عکاس آن قاب را ثبت کند اما در نهایت به شهادت رسید.
روایت ایستادگی یک شهر، یک کشور، روایت کاظم اخوان همان عکاسی که همپای چمران در نبرد با دشمن بود و بعدها با حاج احمد متوسلیان مفقود الاثر شد.
این روایتها برای دهه هشتادیها علاقهمند به عکاسی چنان جذاب بود که هیچکس در طول کارگاه چشم از روایت گری برنمیداشت.
علی فریدونی عکاس سالهای دفاع به جوان دهه هشتادی و عکاسان چهارمحال و بختیاری میگوید: عکسها روایت مستندی از هشت سال دفاع مقدس است که چگونه رزمندگان تا پای جان پای خاک و کشور خویش ایستادند.
این عکاس جنگ در کارگاه عکاسی مستند و جنگ ادامه داد: عکس دوران دفاع مقدس تأثیر فراوانی برای آشنایی نسل جوان با ایثارگری و شهادت و ایستادگی و مقاومت رزمندگان دارد.
فریدونی بیان کرد: عکاسان دفاع مقدس مثل یک رزمنده در جبهه حضور داشتند و عکاس هم مثل یک رزمنده بود و کنار رزمندگان به ثبت واقعیت جنگ خیلی کمک میکرد.
به گزارش ایرنا، در آستانه فرارسیدن دفاع مقدس، نمایشگاه عکس روایت یک ملت و کارگاه عکاسی جنگ و مستند از سوی بسیج هنرمندان با استقبال جوانان علاقهمند به عکاسی در شهرکرد برگزار شد.