«حسن سلامی» دارنده دکترای علوم سیاسی و خبرنگار باسابقه ایرنا، از کارشناسان باتجربه در حوزه خاورمیانه بویژه لبنان و فلسطین است. کتاب «روزنامه نگار در بحران» تنها روایتگر گوشه ای از نگاه و تحلیل متفاوت او از لبنان و رویدادهای آن برای مخاطبان است.
سلامی، متولد شهرستان مهر در جنوب استان فارس، کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه امام صادق (ع) و دکترای خود را از لبنان گرفته و بیش از سه سال رییس دفتر ایرنا در بیروت - پایتخت رسانه ای جهان عرب- بوده است.
کتاب «روزنامه نگار در بحران» در واقع، تحلیل رخدادهای سیاسی و اجتماعی لبنان و فلسطین به قلم کسی است که نزدیک به یک دهه (۱۳۸۲ تا ۱۳۹۲) در لبنان زندگی کرده یا در ارتباط مستقیم و نزدیک با تحولات آن بوده است.
سلامی در این کتاب ۲۵۰ صفحه ای که در سال ۱۳۹۴ برای نخستین بار توسط نشر آبارون چاپ شده و امسال دومین چاپ خود را روانه بازار کرد، در دو بخش به تحلیل بحران لبنان و فلسطین و سیر تحولات آن پرداخته و در باره هر کدام، از نگاه یک راوی و یک تحلیلگر سیاسی حوادث منطقه را در روزهای پرآشوب جنگ ۳۳ روزه - که خود در دل رویدادهای آن بوده است- شرح داده است.
او در پیشگفتار کتاب، خود را چنین معرفی می کند:« من، انسان، ایرانی، مسلمان، شیعه ی مدنی، چهل و هشت ساله، پژوهشگر و خبرنگار ایرنا، در سال ۱۳۴۶ خورشیدی (۱۹۶۷ میلادی)، درست در زمانی که «محمدرضا تختی» در ایران و «ارنستو چه گوارا» در بولیوی کشته شد، در خانواده ای دینی و ملی در جنوب استان فارس (روستای باستانی میرملکی از توابع شهرستان مهر) زاده شدم!»
کتاب دیگر او، «ایران؛ سرزمین جاویدان» که همانند کتاب نخست اکنون به چاپ دوم رسیده، از همین حس و روحیه و نگاه تحلیلگرانه او به تاریخ وطن حکایت می کند. این کتاب ۹۲ صفحه ای که باز هم توسط نشر آبارون انتشار یافته، سفرنامه سلامی است در ایام نوروز ۱۳۸۷ به نقاط مختلف کشور و همین بهانه ای شده است تا گذری کند بر استانهایی از ایران، سرزمین آتش جاویدان و نظری افکند بر بخشهایی از قلمرو سعدی و آثار تاریخی و تمدنی میهن.
سایت روابط عمومی سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) در دومین گام از معرفی همکاران نویسنده به سراغ دکتر حسن سلامی رییس گروه نظارت و ارزشیابی اخبار رفته و پای سخنان این همکار اندیشمند، با ذوق و خوش سخن نشسته است.
*آقای دکتر سلامی، در آغاز، برای آنکه همکاران بیشتر با جنابعالی آشنا شوند، معرفی مختصری از خودتان داشته باشید.
سلامی: ابتدا از شما و اقدام مهم در ایجاد تارنمای روابط عمومی ایرنا و ابتکار طرح گفت وگو با همکاران، سپاسگزارم.
من ۵۱ ساله، از شهر مُهر استان فارس، متاهل و صاحب سه فرزند،هستم. مدرک دکتری اندیشه ی سیاسی از دانشگاه قدیس یوسف لبنان و ۲۵ سال سابقه خدمت در سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) دارم.
از سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۲ خورشیدی به عنوان عضو پاره وقت با پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی، همکاری مستقیم و پس از آن از مهر ۱۳۸۶ تا مهر ۱۳۹۲ همکاری غیرمستقیم داشته ام. از آبان ۹۲ تا فروردین ۹۵ معاون پژوهش ایرنا و پس از آن تاکنون مدیر نظارت و ارزشیابی اخبار این خبرگزاری هستم.
در دانشگاه های علم و فرهنگ (وابسته به جهاد دانشگاهی) و دانشگاه آزاد اسلامی و سال ۱۳۹۱ در دانشگاه خوارزمی (تربیت معلم سابق) و از سال ۱۳۹۲ تا تیر ۱۳۹۷ در دانشکده ی مطالعات جهان دانشگاه تهران تدریس کرده ام.
* جنابعالی نویسنده دو کتاب «ایران، سرزمین جاویدان» و «روزنامه نگار در بحران» هستید. در ظاهر، موضوع کتابها متفاوت است اما در واقع، روایت تاریخی از ۲ کشور خاورمیانه است. در باره این کتابها توضیح بدهید.
سلامی: بله ، کتاب نخست حاصل مشاهدات دقیقم از بخشی از میراث تاریخی و فرهنگی ایران زمین است و حاصل تاملاتی است که در باره این میراث غنی داشته ام . کتاب، راویِ جاذبه های تاریخی و آثار فرهنگی برخی از شهرهای پنج استان اصفهان، یزد، کرمان، هرمزگان و فارس است و این جاذبه ها و آثار حاصل فکر، اراده و تلاش انسان ایرانی بوده در جهان قدیم، محصول هنر او بوده که از وجود، ذهن و دلش الهام گرفته است . به یقین، هرچه هست از ذهن و اراده و دل انسان است.
در مورد کتاب دوم ، باید عرض کنم که از سال ۱۳۸۲ تا آبان ۱۳۸۵ به عنوان رییس دفتر ایرنا در بیروت فعالیت خبری و رسانه ای داشتم و سه ماه پس از پایان جنگ ۳۳ روزه ی رژیم اسراییل علیه حزب الله لبنان به میهن بازگشتم. از آن تاریخ تاکنون همچنان پیگیر مسایل لبنان و فلسطین بوده و هستم و گزارش های تحلیلی نوشته و می نویسم.
کتاب دومم با عنوان «روزنامه نگار در بحران» مجموعه ی یادداشت ها، گزارش ها، مصاحبه ها و مقاله های ۱۰ ساله ام (از ۸۲ تا ۹۲) در باره رخدادها و مسایل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی لبنان و همچنین فلسطین اشغالی است که در ۲ بخش نگاشته ام و به خوانندگان بزرگوار تقدیم کرده ام .
* آیا کتابهای دیگری نیز نوشته یا در حال نگارش آن هستید؟
سلامی: دو کتاب دیگر در دست نگارش و تدوین و ویرایش دارم که به احتمال زیاد، سال آینده منتشر خواهند شد. کتاب سوم با عنوان «نقد رفتار رقیب» مجموعه ی یادداشت ها، گزارش ها، مصاحبه ها و مقاله های ۱۰ ساله ام (از ۸۶ تا ۹۶) در باره رخدادها و مسایل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایران است و در کتاب چهارم با عنوان «بی ثباتی دولت» به روش علمی، علل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی انحطاط و بی ثبات شدن دولت - به معنای مجموعه ی قوا - در جهان اسلام و ایران بررسی شده است.
*چگونه شد که تصمیم گرفتید کتاب بنویسید؟
سلامی: به نظرم عشق و علاقه به یک موضوع ، به یک کشور و ملت و تفکر در باره ی آن ها عامل نگارش کتاب است. در مورد کتاب نخست (ایران ؛ سرزمین آتش جاویدان) باید گفت که به ایران و تاریخ و آثار و مفاخر اجتماعی، فرهنگی و سیاسی وطنم بسیار علاقه مندم. این جا سرزمین کهنِ شگفت انگیزی است. کسانی که - به ویژه روزنامه نگاران و خبرنگاران - قلمی به دست دارند خوب است از خوبی های این سرزمین و مشاهداتشان از جذابیت های حال و گذشته ی آن بنویسند و در قالب کتاب عرضه کنند.
در مورد کتاب دوم نیز باید گفت لبنان دروازه ی مهم خاورمیانه به اروپا، آمریکای مرکزی، جنوبی و نیز آفریقا است. من یک سال پیش از آغاز ماموریتم به این کشور کوچک اما زیبا، کشور پیچیده و تکثرگرا، طرح یا پروژه ی «لبنان شناسی» را آغاز کردم. آن جا این طرح را با دقت و جدیت ادامه دادم و هرجا رفتم و هر چه دیدم و خواندم و گفت وگو کردم مهم ترین آن ها را یادداشت کردم و پس از بازگشت به ایران، پیگیر تحولات لبنان بودم و سپس حاصل کار را که حاصل عمر کاری ام محسوب می شود منتشر نمودم.
*به نظر جنابعالی، آیا خبرنگاران می توانند نویسندگان خوبی باشند؟
سلامی: خبرنگاران و روزنامه نگاران اگر چهار ویژگی عشق، تفکر، قدرت پرسشگری و گفت وگو و ذهن روشمند داشته باشند یعنی نتیجه ی تاملات و مشاهداتشان را و نکته های دریافتی شان را روزانه ثبت و ضبط کنند قادرند نویسنده شوند؛ نویسندگانی واقع گرا، عینی نگر و حقیقت طلب.
* توصیه های جنابعالی به همکارانی که مایلند این مسیر را دنبال کنند، چیست؟
سلامی: در این ارتباط سه توصیه برای همکاران دارم که به اجمال می گویم:
الف - موضوع کتاب به صورت عمقی و ریشه ای انتخاب و کالبدشکافی شود.
خبرنگار یا پژوهشگر باید ابتدا به بررسی ریشه ای موضوع مورد علاقه اش بپردازد و با ایجاد چالش در صدد کشف واقعیت و حقیقت، تشریح یک رویداد یا مساله ای پیچیده و تمرکز روی آن موضوع خاص بر آید و در آن جزییات را شکافته و ریشه یابی کند.
ب - برای نگارش در باره ی یک موضوع خاص و مهم و در نهایت تبدیل آن به کتاب ابتدا مطالعه ی چندین کتاب و انجام دادن چند گفت وگو (مصاحبه) برای دست یافتن به مجموعه ای از افکار یا دیدگاه های گوناگون، ضروری است. در مورد گفت وگو، لازم است مصاحبه شوندگان به دقت و از جریان های مختلف فکری و سیاسی (داخلی یا خارجی) انتخاب شوند تا محتوای کتاب، ژرف، استدلالی و راهگشا باشد. در مصاحبه ها، باید تا حد امکان دیدگاهی باز داشته باشیم. بنابراین پیش از نگارش کتاب به تحقیق و پژوهش و گفت وگو محتاجیم مگر این که درباره موضوع آن کتاب، اطلاعات کافی داشته باشیم.
ج – داشتن پرسش و قدرت پرسش گری توصیه و ضرورت سوم برای نگارش کتاب است. مهمترین نکته این است که پرسش هایی را مطرح کنیم که در خدمت هدف ما و موضوع ما برای نوشتن کتاب باشد. همیشه نگارش یک کتاب با یک مجهول و با پرسش هایی آسان شروع می شود. پرسش های نخستین می تواند کلی باشد و بتدریج جزیی و عینی تر شود. پرسش های ما باید روش مند و مربوط به موضوع باشد.
*از دوران فعالیت خبرنگاری حتما خاطرات بسیاری دارید، اگر موافق باشید چند خاطره را بیان کنید.
سلامی: از دوره ی فعالیت خبرنگاری در بیروت دو خاطره بیان می کنم:
اولی در باره مصاحبه با نخست وزیر وقت لبنان در همان نخستین روزهای ورود به بیروت است. سال ۱۳۸۲ ماه های نخست ماموریتم در بیروت یک روز با دفتر «نبیه بِرّی» رییس جنبش امل و رییس مجلس لبنان تماس گرفتم و خودم را معرفی و درخواست مصاحبه ی حضوری کردم . جالب و شگفت انگیز این بود که فردا شب آن روز با درخواستم موافقت شد.
خوشحال به دفترش در غرب بیروت رفتم . بری با بزرگواری به استقبالم آمد، خیلی گرم گرفت و گفت : مرحبا حسن سلامه اهلا و سهلا و ....»
تشکر کردم و مصاحبه ی مفصل آغاز و ضبط شد و به خوبی پایان یافت. پذیرایی شدم و خواستم به محل کار برگردم که رییس مجلس لبنان پرسید: شما با خانواده ی بزرگ سلامه در لبنان نسبت نسبی دارید؟ جزو این خانواده هستید؟ تعجب کردم و گفتم : من حسن سلامی هستم نه سلامه! بِری کمی اخم کرد و ناراحت شد اما بالاخره مع السلامه (خداحافظی) گفت و رفت!
بعد متوجه شدم خانواده ی سلامه در لبنان یک خانواده ی بزرگ، ریشه دار، با حُسن سابقه و پرنفوذ در حوزه های اقتصادی و سیاسی این کشور است و نبیه بری و رییس دفترش مرا با آن خانواده ی سرشناس اشتباه گرفته اند!
مصاحبه را تنظیم و تدوین کردم و روی خروجی مطبوعاتی ایرنا قرار گفت و از طرف سردبیر وقت گروه خاومیانه تشویق شدم! چند روز بعد که دوباره به دفتر بری زنگ زدم و درخواست ارسال مهم ترین اخبار مجلس (پارلمان) لبنان برای استفاده روی خروجی ایرنا کردم، به من گفتند: باید یک خبرنگار لبنانی که ما تعیین می کنیم انتخاب کنی و ماهانه ۳۵۰ دلار به او بدَهی تا اجازه دهیم خبرهای مجلس برایت بفرستد!
از این واکنش معلوم بود آن ها از دستم و فامیلم ناراحت بودند! حال آن که من بی تقصیر بودم ! در ضمن ۳۵۰ دلار آن وقت خیلی رقم بالایی برای دریافت یک یا ۲ خبر پارلمان لبنان در روز بود. نپرداختم و معلوم هم نبود ایرنا در مرکز موافقت کند.
خاطره دوم به روزهای پایانی ماموریت بر می گردد. سال ۱۳۸۵ ماه های پایانی ماموریتم در بیروت ، جنگ وحشتناک۳۳ روزه میان رژیم صهیونیستی و حزب الله لبنان آغاز شد. خیلی از شهروندان لبنانی و نیز همه ی نمایندگان ایران در بیروت - جز شماری از اعضای مهم سفارت، واحد مرکزی خبر و ایرنا - با خانواده هایشان به اجبار از لبنان خارج شدند.
خبرنگاران فارسی زبان من جز یکی - به نام «محمد چم کوری که بچه ی آبادان بود و رخدادهای ابتدای جنگ عراق علیه ایران را دیده بود و گرفتار ترس نبود- بقیه از لبنان خارج شدند و به سوریه، ایران و کویت رفتند.
بیروت خلوت و ساکت بود و برخی رسانه های لبنانی یا صهیونیستی شایع کرده بودند که نیروهای کماندوی اسراییلی شب ها از راه دریا وارد این شهر می شوند و طرفداران حزب الله و نیز محل سکونت ایرانی ها را شناسایی می کنند و آنان را می ربایند. ۳۳ شب ما ۲ نفر در نهایت احتیاط و ملاحظه و استرس، در بیروت سپری کردیم . چم کوری شب ها آخر شب در دفتر می خوابید و من به خانه ی ملکی سازمانی بازمی گشتم. از صبح زود تا ساعت ۱۰ شب هم خبرها به مرکز ارسال می کردیم .
سه ماه پس از پایان جنگ در آن شهر جنگ زده و بی بهداشت بودیم و هنگامی که به وطن بازگشتیم برادران احمدی نژادی در ایرنا مستقر شده بودند. هیچ یک از آنان از ما نپرسید که شما کجا بودید؟ چگونه گذشت؟ چه دیدید؟ مشاهدات و روایاتتان از جنگ چیست؟ من انتظار داشتم اولیای جدید سازمان دست کم برای همکاران خودمان در مرکز یک نشست در نمازخانه یا اتاق خبر یا محل اخبار خارجی تدارک ببینند تا علل و عوامل جنگ و چرایی آغاز و چگونگی پایان و پیامدهای زیان بار اجتماعی و اقتصادی آن و...از زبان شاهدان عینی بشنوند و ما به پرسش هایشان پاسخ دهیم .
به من گفتند: برو گروه خاورمیانه نوبت عصر بنشین و خبرها را ویرایش کن . جناب چم کوری هم برای همیشه از ایرنا رفت.
این خاطره را گفتم که بگویم خوب است روابط عمومی سازمان در پایان ماموریت و مسوولیت هر یک از رییسان دفاتر داخلی و خارجی ایرنا، یک نشست برای آنان برگزار کند تا مشاهدات و تجربیات و مسایل و مشکلاتشان را برای همکاران بیان کنند.
*از وقتی که برای مصاحبه در اختیار ما گذاشتید و نیز، پیشنهاد جنابعالی بسیار سپاسگزاریم و امیدواریم با همکاری روسای محترم دفاتر داخلی و خارجی و انتشار مصاحبه های آنان، پایگاه اطلاع رسانی روابط عمومی سازمان به محفل و محلی برای بیان مشاهدات و تبادل دیدگاهها و تجربیات تبدیل شود.
*رع*۱۵۵۱
کتاب «روزنامه نگار در بحران» در واقع، تحلیل رخدادهای سیاسی و اجتماعی لبنان و فلسطین به قلم کسی است که نزدیک به یک دهه (۱۳۸۲ تا ۱۳۹۲) در لبنان زندگی کرده یا در ارتباط مستقیم و نزدیک با تحولات آن بوده است.
سلامی در این کتاب ۲۵۰ صفحه ای که در سال ۱۳۹۴ برای نخستین بار توسط نشر آبارون چاپ شده و امسال دومین چاپ خود را روانه بازار کرد، در دو بخش به تحلیل بحران لبنان و فلسطین و سیر تحولات آن پرداخته و در باره هر کدام، از نگاه یک راوی و یک تحلیلگر سیاسی حوادث منطقه را در روزهای پرآشوب جنگ ۳۳ روزه - که خود در دل رویدادهای آن بوده است- شرح داده است.
او در پیشگفتار کتاب، خود را چنین معرفی می کند:« من، انسان، ایرانی، مسلمان، شیعه ی مدنی، چهل و هشت ساله، پژوهشگر و خبرنگار ایرنا، در سال ۱۳۴۶ خورشیدی (۱۹۶۷ میلادی)، درست در زمانی که «محمدرضا تختی» در ایران و «ارنستو چه گوارا» در بولیوی کشته شد، در خانواده ای دینی و ملی در جنوب استان فارس (روستای باستانی میرملکی از توابع شهرستان مهر) زاده شدم!»
کتاب دیگر او، «ایران؛ سرزمین جاویدان» که همانند کتاب نخست اکنون به چاپ دوم رسیده، از همین حس و روحیه و نگاه تحلیلگرانه او به تاریخ وطن حکایت می کند. این کتاب ۹۲ صفحه ای که باز هم توسط نشر آبارون انتشار یافته، سفرنامه سلامی است در ایام نوروز ۱۳۸۷ به نقاط مختلف کشور و همین بهانه ای شده است تا گذری کند بر استانهایی از ایران، سرزمین آتش جاویدان و نظری افکند بر بخشهایی از قلمرو سعدی و آثار تاریخی و تمدنی میهن.
سایت روابط عمومی سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) در دومین گام از معرفی همکاران نویسنده به سراغ دکتر حسن سلامی رییس گروه نظارت و ارزشیابی اخبار رفته و پای سخنان این همکار اندیشمند، با ذوق و خوش سخن نشسته است.
*آقای دکتر سلامی، در آغاز، برای آنکه همکاران بیشتر با جنابعالی آشنا شوند، معرفی مختصری از خودتان داشته باشید.
سلامی: ابتدا از شما و اقدام مهم در ایجاد تارنمای روابط عمومی ایرنا و ابتکار طرح گفت وگو با همکاران، سپاسگزارم.
من ۵۱ ساله، از شهر مُهر استان فارس، متاهل و صاحب سه فرزند،هستم. مدرک دکتری اندیشه ی سیاسی از دانشگاه قدیس یوسف لبنان و ۲۵ سال سابقه خدمت در سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) دارم.
از سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۲ خورشیدی به عنوان عضو پاره وقت با پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی، همکاری مستقیم و پس از آن از مهر ۱۳۸۶ تا مهر ۱۳۹۲ همکاری غیرمستقیم داشته ام. از آبان ۹۲ تا فروردین ۹۵ معاون پژوهش ایرنا و پس از آن تاکنون مدیر نظارت و ارزشیابی اخبار این خبرگزاری هستم.
در دانشگاه های علم و فرهنگ (وابسته به جهاد دانشگاهی) و دانشگاه آزاد اسلامی و سال ۱۳۹۱ در دانشگاه خوارزمی (تربیت معلم سابق) و از سال ۱۳۹۲ تا تیر ۱۳۹۷ در دانشکده ی مطالعات جهان دانشگاه تهران تدریس کرده ام.
* جنابعالی نویسنده دو کتاب «ایران، سرزمین جاویدان» و «روزنامه نگار در بحران» هستید. در ظاهر، موضوع کتابها متفاوت است اما در واقع، روایت تاریخی از ۲ کشور خاورمیانه است. در باره این کتابها توضیح بدهید.
سلامی: بله ، کتاب نخست حاصل مشاهدات دقیقم از بخشی از میراث تاریخی و فرهنگی ایران زمین است و حاصل تاملاتی است که در باره این میراث غنی داشته ام . کتاب، راویِ جاذبه های تاریخی و آثار فرهنگی برخی از شهرهای پنج استان اصفهان، یزد، کرمان، هرمزگان و فارس است و این جاذبه ها و آثار حاصل فکر، اراده و تلاش انسان ایرانی بوده در جهان قدیم، محصول هنر او بوده که از وجود، ذهن و دلش الهام گرفته است . به یقین، هرچه هست از ذهن و اراده و دل انسان است.
در مورد کتاب دوم ، باید عرض کنم که از سال ۱۳۸۲ تا آبان ۱۳۸۵ به عنوان رییس دفتر ایرنا در بیروت فعالیت خبری و رسانه ای داشتم و سه ماه پس از پایان جنگ ۳۳ روزه ی رژیم اسراییل علیه حزب الله لبنان به میهن بازگشتم. از آن تاریخ تاکنون همچنان پیگیر مسایل لبنان و فلسطین بوده و هستم و گزارش های تحلیلی نوشته و می نویسم.
کتاب دومم با عنوان «روزنامه نگار در بحران» مجموعه ی یادداشت ها، گزارش ها، مصاحبه ها و مقاله های ۱۰ ساله ام (از ۸۲ تا ۹۲) در باره رخدادها و مسایل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی لبنان و همچنین فلسطین اشغالی است که در ۲ بخش نگاشته ام و به خوانندگان بزرگوار تقدیم کرده ام .
* آیا کتابهای دیگری نیز نوشته یا در حال نگارش آن هستید؟
سلامی: دو کتاب دیگر در دست نگارش و تدوین و ویرایش دارم که به احتمال زیاد، سال آینده منتشر خواهند شد. کتاب سوم با عنوان «نقد رفتار رقیب» مجموعه ی یادداشت ها، گزارش ها، مصاحبه ها و مقاله های ۱۰ ساله ام (از ۸۶ تا ۹۶) در باره رخدادها و مسایل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایران است و در کتاب چهارم با عنوان «بی ثباتی دولت» به روش علمی، علل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی انحطاط و بی ثبات شدن دولت - به معنای مجموعه ی قوا - در جهان اسلام و ایران بررسی شده است.
*چگونه شد که تصمیم گرفتید کتاب بنویسید؟
سلامی: به نظرم عشق و علاقه به یک موضوع ، به یک کشور و ملت و تفکر در باره ی آن ها عامل نگارش کتاب است. در مورد کتاب نخست (ایران ؛ سرزمین آتش جاویدان) باید گفت که به ایران و تاریخ و آثار و مفاخر اجتماعی، فرهنگی و سیاسی وطنم بسیار علاقه مندم. این جا سرزمین کهنِ شگفت انگیزی است. کسانی که - به ویژه روزنامه نگاران و خبرنگاران - قلمی به دست دارند خوب است از خوبی های این سرزمین و مشاهداتشان از جذابیت های حال و گذشته ی آن بنویسند و در قالب کتاب عرضه کنند.
در مورد کتاب دوم نیز باید گفت لبنان دروازه ی مهم خاورمیانه به اروپا، آمریکای مرکزی، جنوبی و نیز آفریقا است. من یک سال پیش از آغاز ماموریتم به این کشور کوچک اما زیبا، کشور پیچیده و تکثرگرا، طرح یا پروژه ی «لبنان شناسی» را آغاز کردم. آن جا این طرح را با دقت و جدیت ادامه دادم و هرجا رفتم و هر چه دیدم و خواندم و گفت وگو کردم مهم ترین آن ها را یادداشت کردم و پس از بازگشت به ایران، پیگیر تحولات لبنان بودم و سپس حاصل کار را که حاصل عمر کاری ام محسوب می شود منتشر نمودم.
*به نظر جنابعالی، آیا خبرنگاران می توانند نویسندگان خوبی باشند؟
سلامی: خبرنگاران و روزنامه نگاران اگر چهار ویژگی عشق، تفکر، قدرت پرسشگری و گفت وگو و ذهن روشمند داشته باشند یعنی نتیجه ی تاملات و مشاهداتشان را و نکته های دریافتی شان را روزانه ثبت و ضبط کنند قادرند نویسنده شوند؛ نویسندگانی واقع گرا، عینی نگر و حقیقت طلب.
* توصیه های جنابعالی به همکارانی که مایلند این مسیر را دنبال کنند، چیست؟
سلامی: در این ارتباط سه توصیه برای همکاران دارم که به اجمال می گویم:
الف - موضوع کتاب به صورت عمقی و ریشه ای انتخاب و کالبدشکافی شود.
خبرنگار یا پژوهشگر باید ابتدا به بررسی ریشه ای موضوع مورد علاقه اش بپردازد و با ایجاد چالش در صدد کشف واقعیت و حقیقت، تشریح یک رویداد یا مساله ای پیچیده و تمرکز روی آن موضوع خاص بر آید و در آن جزییات را شکافته و ریشه یابی کند.
ب - برای نگارش در باره ی یک موضوع خاص و مهم و در نهایت تبدیل آن به کتاب ابتدا مطالعه ی چندین کتاب و انجام دادن چند گفت وگو (مصاحبه) برای دست یافتن به مجموعه ای از افکار یا دیدگاه های گوناگون، ضروری است. در مورد گفت وگو، لازم است مصاحبه شوندگان به دقت و از جریان های مختلف فکری و سیاسی (داخلی یا خارجی) انتخاب شوند تا محتوای کتاب، ژرف، استدلالی و راهگشا باشد. در مصاحبه ها، باید تا حد امکان دیدگاهی باز داشته باشیم. بنابراین پیش از نگارش کتاب به تحقیق و پژوهش و گفت وگو محتاجیم مگر این که درباره موضوع آن کتاب، اطلاعات کافی داشته باشیم.
ج – داشتن پرسش و قدرت پرسش گری توصیه و ضرورت سوم برای نگارش کتاب است. مهمترین نکته این است که پرسش هایی را مطرح کنیم که در خدمت هدف ما و موضوع ما برای نوشتن کتاب باشد. همیشه نگارش یک کتاب با یک مجهول و با پرسش هایی آسان شروع می شود. پرسش های نخستین می تواند کلی باشد و بتدریج جزیی و عینی تر شود. پرسش های ما باید روش مند و مربوط به موضوع باشد.
*از دوران فعالیت خبرنگاری حتما خاطرات بسیاری دارید، اگر موافق باشید چند خاطره را بیان کنید.
سلامی: از دوره ی فعالیت خبرنگاری در بیروت دو خاطره بیان می کنم:
اولی در باره مصاحبه با نخست وزیر وقت لبنان در همان نخستین روزهای ورود به بیروت است. سال ۱۳۸۲ ماه های نخست ماموریتم در بیروت یک روز با دفتر «نبیه بِرّی» رییس جنبش امل و رییس مجلس لبنان تماس گرفتم و خودم را معرفی و درخواست مصاحبه ی حضوری کردم . جالب و شگفت انگیز این بود که فردا شب آن روز با درخواستم موافقت شد.
خوشحال به دفترش در غرب بیروت رفتم . بری با بزرگواری به استقبالم آمد، خیلی گرم گرفت و گفت : مرحبا حسن سلامه اهلا و سهلا و ....»
تشکر کردم و مصاحبه ی مفصل آغاز و ضبط شد و به خوبی پایان یافت. پذیرایی شدم و خواستم به محل کار برگردم که رییس مجلس لبنان پرسید: شما با خانواده ی بزرگ سلامه در لبنان نسبت نسبی دارید؟ جزو این خانواده هستید؟ تعجب کردم و گفتم : من حسن سلامی هستم نه سلامه! بِری کمی اخم کرد و ناراحت شد اما بالاخره مع السلامه (خداحافظی) گفت و رفت!
بعد متوجه شدم خانواده ی سلامه در لبنان یک خانواده ی بزرگ، ریشه دار، با حُسن سابقه و پرنفوذ در حوزه های اقتصادی و سیاسی این کشور است و نبیه بری و رییس دفترش مرا با آن خانواده ی سرشناس اشتباه گرفته اند!
مصاحبه را تنظیم و تدوین کردم و روی خروجی مطبوعاتی ایرنا قرار گفت و از طرف سردبیر وقت گروه خاومیانه تشویق شدم! چند روز بعد که دوباره به دفتر بری زنگ زدم و درخواست ارسال مهم ترین اخبار مجلس (پارلمان) لبنان برای استفاده روی خروجی ایرنا کردم، به من گفتند: باید یک خبرنگار لبنانی که ما تعیین می کنیم انتخاب کنی و ماهانه ۳۵۰ دلار به او بدَهی تا اجازه دهیم خبرهای مجلس برایت بفرستد!
از این واکنش معلوم بود آن ها از دستم و فامیلم ناراحت بودند! حال آن که من بی تقصیر بودم ! در ضمن ۳۵۰ دلار آن وقت خیلی رقم بالایی برای دریافت یک یا ۲ خبر پارلمان لبنان در روز بود. نپرداختم و معلوم هم نبود ایرنا در مرکز موافقت کند.
خاطره دوم به روزهای پایانی ماموریت بر می گردد. سال ۱۳۸۵ ماه های پایانی ماموریتم در بیروت ، جنگ وحشتناک۳۳ روزه میان رژیم صهیونیستی و حزب الله لبنان آغاز شد. خیلی از شهروندان لبنانی و نیز همه ی نمایندگان ایران در بیروت - جز شماری از اعضای مهم سفارت، واحد مرکزی خبر و ایرنا - با خانواده هایشان به اجبار از لبنان خارج شدند.
خبرنگاران فارسی زبان من جز یکی - به نام «محمد چم کوری که بچه ی آبادان بود و رخدادهای ابتدای جنگ عراق علیه ایران را دیده بود و گرفتار ترس نبود- بقیه از لبنان خارج شدند و به سوریه، ایران و کویت رفتند.
بیروت خلوت و ساکت بود و برخی رسانه های لبنانی یا صهیونیستی شایع کرده بودند که نیروهای کماندوی اسراییلی شب ها از راه دریا وارد این شهر می شوند و طرفداران حزب الله و نیز محل سکونت ایرانی ها را شناسایی می کنند و آنان را می ربایند. ۳۳ شب ما ۲ نفر در نهایت احتیاط و ملاحظه و استرس، در بیروت سپری کردیم . چم کوری شب ها آخر شب در دفتر می خوابید و من به خانه ی ملکی سازمانی بازمی گشتم. از صبح زود تا ساعت ۱۰ شب هم خبرها به مرکز ارسال می کردیم .
سه ماه پس از پایان جنگ در آن شهر جنگ زده و بی بهداشت بودیم و هنگامی که به وطن بازگشتیم برادران احمدی نژادی در ایرنا مستقر شده بودند. هیچ یک از آنان از ما نپرسید که شما کجا بودید؟ چگونه گذشت؟ چه دیدید؟ مشاهدات و روایاتتان از جنگ چیست؟ من انتظار داشتم اولیای جدید سازمان دست کم برای همکاران خودمان در مرکز یک نشست در نمازخانه یا اتاق خبر یا محل اخبار خارجی تدارک ببینند تا علل و عوامل جنگ و چرایی آغاز و چگونگی پایان و پیامدهای زیان بار اجتماعی و اقتصادی آن و...از زبان شاهدان عینی بشنوند و ما به پرسش هایشان پاسخ دهیم .
به من گفتند: برو گروه خاورمیانه نوبت عصر بنشین و خبرها را ویرایش کن . جناب چم کوری هم برای همیشه از ایرنا رفت.
این خاطره را گفتم که بگویم خوب است روابط عمومی سازمان در پایان ماموریت و مسوولیت هر یک از رییسان دفاتر داخلی و خارجی ایرنا، یک نشست برای آنان برگزار کند تا مشاهدات و تجربیات و مسایل و مشکلاتشان را برای همکاران بیان کنند.
*از وقتی که برای مصاحبه در اختیار ما گذاشتید و نیز، پیشنهاد جنابعالی بسیار سپاسگزاریم و امیدواریم با همکاری روسای محترم دفاتر داخلی و خارجی و انتشار مصاحبه های آنان، پایگاه اطلاع رسانی روابط عمومی سازمان به محفل و محلی برای بیان مشاهدات و تبادل دیدگاهها و تجربیات تبدیل شود.
*رع*۱۵۵۱
۱ بهمن ۱۳۹۷، ۱۵:۲۵
نظر شما