صبح روزجمعه ۱۳ دی ماه ۲ سال قبل یکی از غم انگیز ترین اتفاق های زندگی برای مردم ایران شکل گرفت و آن آسمانی شدن سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی بود که مردم در بدرقه او و یارانش سنگ تمام گذاشتند.
بعد از شهادت سردار دلها و توسط مقام معظم رهبری موضوع الگوگیری از وی و ایجاد مکتب شهید سلیمانی مطرح شد تا ویژگیهای "سرباز وطن" برای همگان تببین شود زیرا دشمن با حذف فیزیکی او نمیدانست که شهادت آرزوی دیرینه وی است و خداوند شهدا را زنده معرفی کرده است و شهید سلیمانی اکنون برای دشمن از قاسم سلیمانی خطرناکتر است.
با شهادت او ایرانیان غیرتمند خود را داغدار دیدند و سعی در الگو گیری و شبیه سازی خود با او کردند. اینگونه بود که همه مردم می توانستند وجهی از ویژگیهای فردی و اجتماعی شهید سلیمانی را درک کرده و خود را شبیه "سرباز وطن" نامی که می پسندید بر سنگ قبر او حک شود، کنند.
شاید خیلی ها نمیپنداشتند که او نیز روزی از این دیار خاکی به افلاک خواهد رفت ولی بعد از کنار آمدن با این واقعیت خود شاهد بودند که نسبت به گذشته، شناخت بیشتری از این شهید پیدا کرده اند.
آنچه که دین به ما می آموزد این است که ما باید به وظیفه خود عمل کنیم و نگاهی به نتیجه نداشته باشیم، زیرا آن در اختیار خداوند است و همانگونه که در قرآن کریم و در موضوع دفاع در مقابل دشمنان رسیدن به یکی از دو نیکویی را نام می برد و آن جز پیروزی و یا شهادت در راه خدا چیزی نیست و بر این اساس شهید سلیمانی به تکلیف خود عمل میکرد.
دفاع مقدس شرایطی را پدید آورد تا امام راحل در جریان دفاع از کشور سربازان دین را با توصیههای معنوی خود به مرحله ای از کمال برساند تا آنها خود الگوی برای نسل آینده باشند.
دلنوشته: مصطفی قطبی
نظر شما