«حسین نصیری» سومین مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) پس از انقلاب در گفت وگویی تفصیلی با ایرنا، از تحولات خبرگزاری رسمی کشور در آن سالها، نحوه ورود نیروهای جدید به آن و تسویه نیروهای قدیمی سخن گفته است.
نصیری پس از محمدرضا شریف و سیدکمال خرازی، سومین مدیرعامل ایرنا بود که به مدت سه سال از شهریور 1368 تا شهریور 1371 مسئولیت هدایت خبرگزاری جمهوری اسلامی را بر عهده داشت.
او پیوند دهنده دوران مدیریت دو مدیرعامل در ایرنا است که هر کدام با یک دهه مدیریت، رکورد دار هدایت این نهاد مهم اطلاع رسانی کشور در دوران پس از انقلاب به شمار می روند؛ سیدکمال خرازی از خرداد 59 تا شهریور 68 و فریدون وردی نژاد از شهریور 71 تا مهر 80.
خرازی بعد از آن سفیر و نماینده دایم ایران در سازمان ملل متحد و سپس، وزیر امور خارجه شد و وردی نژاد نیز سالها مسئولیت سفارت ایران را در جمهوری خلق چین عهده دار بود.
نصیری نیز پس از خداحافظی از ایرنا به مدت 7 سال دبیر شورای عالی مناطق آزاد کشور بود.
«پروژه تاریخ شفاهی ایران ایرنا» در ادامه سلسله گفت و گوهای خود، به تازگی سراغ «حسین نصیری» مدیرعامل اسبق ایرنا رفته است. شخصی که از سال 59 تا 71 در رده های مختلف مدیریتی این خبرگزاری بود و روزهای بسیاری را در این رسانه دید.
نصیری که از جمله مدیران اصلاح طلب این خبرگزاری به شمار می آید؛ به واسطه دوستی با کمال خرازی مدیرعامل ایرنا ، وارد این رسانه دولتی شد.
بخش اول گفت و گوی «حجت مرتجی» و «ناصر غضنفری» خبرنگاران ایرنا در اداره کل پژوهش و بررسی های خبری با حسین نصیری، به بیان کلیاتی درباره سال های حضور او در ایرنا اختصاص دارد.
ایرنا: ورود جناب عالی به ایرنا چگونه رقم خورد؟
نصیری: مرداد 59 وقتی 26 ساله بودم، به خبرگزاری پارس آمدم. قبل آن باید یک پستی را می گرفتم که مشروط به شرایطی بود که زیر بار آن نرفتم و بالطبع آن پست منتفی شد.
تازه مدرک مهندسی ام را از آمریکا گرفته بودم. خصوصیاتی داشتم که بعد از انقلاب خریدار پیدا کرده بود.
البته هیچ کس فکر نمی کرد انقلاب پیروز شود. شلوغی هایی بود اما این که منجر به براندازی رژیم پهلوی شود را کسی باور نمی کرد.
در دوران دبیرستان محمدعلی رجایی و محمد جوادباهنر معلمانم بودند. سال 54 با مرتضی مطهری و سید محمد حسینی بهشتی آشنا شدم. دانشگاه بورس شده و برای تحصیل در رشته مهندسی به آمریکا رفتم. در دوران دانشجویی در آمریکا عضو انجمن اسلامی دانشجویان و دانشجویی سیاسی و به اصطلاح «شلوغ» بودم.
شهریور 57 که درسم تمام شد و مدرک مهندسی ام را گرفتم یک روز هم در آمریکا نماندم. واقعه میدان ژاله که اتفاق افتاده بود و نمی توانستم خود را از نظر احساسی قانع کنم که در آمریکا بمانم.
بعد از انقلاب مشی حسن آیت در حزب جمهوری اسلامی را نمی پسندیدم. احساس می کردم او فردی ملی نیست. با تعریفی که او و برخی از هم حزبی هایش از انقلاب می کردند موافق نبودم.
قرار بود وزیر شوم ولی زیر بار شرایط این حزب نرفتم و نشدم. پیش خودم گفتم وزیر که نمی شوم لااقل کارمند خبرگزاری شوم.
کمال خرازی را از دوران دانشجویی در انجمن های اسلامی دانشجویان در آمریکا می شناختم.
سابقه انقلابی و شلوغ کاری ام از کمال خرازی هم بیشتر بود. من بودم که در کنفدراسیون علیه شاه سخنرانی کردم. خط مذهبی ها را دنبال می کردم. قبل از انقلاب کسی در آمریکا جرات نمی کرد عکس امام را بالا ببرد.
بگذریم، وقتی کمال(خرازی) مدیرعاملی ایرنا را برعهده گرفت اصرار کرد که من هم پیش او بروم. قبول کردم. حمید هوشنگی و کمال پرویزی هم آمدند.
ایرنا: هنگامی که وارد ایرنا شدید، سابقه کار خبری داشتید؟
نصیری: اصلا. هوشنگی پیشینه خبری داشت، اما من فقط سابقه فعالیت سیاسی داشتم.
البته تا قبل از آن هوشنگی را ندیده بودم.
ایرنا: سمتتان در هنگام شروع کار در خبرگزاری پارس چه بود؟
نصیری: چون مسائل سیاسی را می شناختم سردبیر گروه سیاسی شدم. مدتی بعد هم مدیراخبار داخلی شدم و سپس قائم مقام مدیرعامل شدم که خود خرازی بود. سال 68 هم مدیرعامل ایرنا شدم. هنگامی که از خبرگزاری بیرون آمدم، هیچ یک از کارکنان خبرگزاری بدون خانه نبود الا خود من. طی 11 سالی که در خبرگزاری بودم نه خانه گرفتم، نه ماشین، نه اضافه کار.
ایرنا: اوضاع خبرگزاری در بدو ورود شما چطور بود؟
نصیری: وقتی وارد خبرگزاری شدم، عده ای از آن اخراج شدند. از حدود بیش از 400 نفر پرسنل، نزدیک 100 نفر از خبرگزاری رفتند.
ایرنا: موضع تان در قبال حذف این نیروها چه بود؟
نصیری: موافق حذف این افراد نبودم. معتقد بودم باید به هر کس که موی سفید دارد و کار خود را بلد است باید حرمت گذاشت. این را نه تنها در خبرگزاری که در همه مسوولیت هایی که بعد از انقلاب گرفتم رعایت کردم.
من موافق حذف این افراد نبودم. در مسوولیت هایی که بعد از انقلاب گرفتم به هر فرد که موی سفید داشت و کارش را بلد بود، حرمت گذاشتم.
ایرنا: آقای خزاری موافق حذف این افراد بود؟
نصیری: جو تندی در خبرگزاری وجود داشت و خرازی چندان در این فضا نبود که جلوی این جریان بایستد. من شلوغ تر از خرازی بودم. بر این باور بودم که بعد از انقلاب، کسانی باید از کار کنار گذاشته شوند که منافع ملی را در زمان شاه، لجن مال کرده اند. کسانی که میلیاردی خورده بودند. اما بالاخره هر فردی که برای مثال 4 سال زودتر از من به دنیا آمده بود باید به کاری مشغول می شد، این که جرم نبود.
طبعا اگر می خواستیم افرادی را بیاوریم که کارمند خبرگزاری پارس در حکومت قبلی نبودند، باید می رفتیم و چند حاجی بازاری را می آوردیم!
با این حذف ها موافق نبودم. یک بار هم به یکی از دوستان گفتم که من تار موی امثال حاجی «برخوردار»، که مدیریت مدرسه مدیریت و پارس توشیبا را داشت به هزار تا از این نوکیسه های بعد از انقلاب نمی دهم.
یک نفر از من شعار پیرخرفت ایران را نسبت به بازرگان نشنید. من راجع به مصدق هیچ وقت کوتاه نیامدم. راجع به شریعتی هم همین طور. ممکن بود روش کار بازرگان را نپسندم اما هیچ وقت، به ایشان بی حرمتی نمی کردم.
ایرنا: کار جذب نیرو به کجا کشید؟
نصیری: خرازی عمدتا کسانی را که در دانشگاه می شناخت جذب کرد، از جمله من و هوشنگی. من هم تعدادی از دوستانم را که حس می کردم توان فعالیت درعرصه روزنامه نگاری را دارند وارد خبرگزاری کردم، از جمله آنها احمد بورقانی، مسعود مشایخی و مهدی هراتی بودند.
البته هیچ کدام از این ها، سابقه روزنامه نگاری یا مدرک تحصیلی خاصی نداشتند. بلکه در مصاحبه قبول و جذب شدند.
اعضای گروه سیاسی را از طریق مصاحبه جذب کردم. همان اسامی ای که گفتم به اضافه «غلامحسین اسلامی فرد» که آن موقع گرایش بنی صدری داشت. دو نفر دیگر را هم جذب کردم. «رضا ضیایی» را که جمهوری چی (طرفدار حزب جمهوری اسلامی) بود، مسوول اخبار حزب جمهوری اسلامی کردم. «غلامرضا حسن آبادی» هم به دلیل جسارت خاصش خبرنگار احزاب شد.کار شروع شد.
مدتی بعد مهرنوش جعفری و سپس علی اکبر جوانفکر آمدند که از بچه های انجمن اسلامی خبرگزاری شدند.
ایرنا: مصاحبه تان برای جذب نیرو، ایدئولوژیک بود یا حرفه ای وتخصصی؟
نصیری: همه چیز در مصاحبه بود. می خواستم روحیه افراد را به دست بیاورم و آنها را متناسب با علایقشان به کار گیرم.
ایرنا: آقای هوشنگی را هم که گفتید خود آقای خرازی جذب کرد؟
نصیری: بله. چون هوشنگی در جریان انقلاب با کیهان کار می کرد و مصاحبه هایی هم با برخی متهمان دادگاه های انقلاب کرده بود. بعد از آن هم به تلویزیون رفته بود. البته در لندن هم کار رسانه ای کرده بود و خرازی او را از نزدیک می شناخت.
**گفت و گو از: حجت مرتجی و ناصرغضنفری
پژوهشم **3081 **1415
او پیوند دهنده دوران مدیریت دو مدیرعامل در ایرنا است که هر کدام با یک دهه مدیریت، رکورد دار هدایت این نهاد مهم اطلاع رسانی کشور در دوران پس از انقلاب به شمار می روند؛ سیدکمال خرازی از خرداد 59 تا شهریور 68 و فریدون وردی نژاد از شهریور 71 تا مهر 80.
خرازی بعد از آن سفیر و نماینده دایم ایران در سازمان ملل متحد و سپس، وزیر امور خارجه شد و وردی نژاد نیز سالها مسئولیت سفارت ایران را در جمهوری خلق چین عهده دار بود.
نصیری نیز پس از خداحافظی از ایرنا به مدت 7 سال دبیر شورای عالی مناطق آزاد کشور بود.
«پروژه تاریخ شفاهی ایران ایرنا» در ادامه سلسله گفت و گوهای خود، به تازگی سراغ «حسین نصیری» مدیرعامل اسبق ایرنا رفته است. شخصی که از سال 59 تا 71 در رده های مختلف مدیریتی این خبرگزاری بود و روزهای بسیاری را در این رسانه دید.
نصیری که از جمله مدیران اصلاح طلب این خبرگزاری به شمار می آید؛ به واسطه دوستی با کمال خرازی مدیرعامل ایرنا ، وارد این رسانه دولتی شد.
بخش اول گفت و گوی «حجت مرتجی» و «ناصر غضنفری» خبرنگاران ایرنا در اداره کل پژوهش و بررسی های خبری با حسین نصیری، به بیان کلیاتی درباره سال های حضور او در ایرنا اختصاص دارد.
ایرنا: ورود جناب عالی به ایرنا چگونه رقم خورد؟
نصیری: مرداد 59 وقتی 26 ساله بودم، به خبرگزاری پارس آمدم. قبل آن باید یک پستی را می گرفتم که مشروط به شرایطی بود که زیر بار آن نرفتم و بالطبع آن پست منتفی شد.
تازه مدرک مهندسی ام را از آمریکا گرفته بودم. خصوصیاتی داشتم که بعد از انقلاب خریدار پیدا کرده بود.
البته هیچ کس فکر نمی کرد انقلاب پیروز شود. شلوغی هایی بود اما این که منجر به براندازی رژیم پهلوی شود را کسی باور نمی کرد.
در دوران دبیرستان محمدعلی رجایی و محمد جوادباهنر معلمانم بودند. سال 54 با مرتضی مطهری و سید محمد حسینی بهشتی آشنا شدم. دانشگاه بورس شده و برای تحصیل در رشته مهندسی به آمریکا رفتم. در دوران دانشجویی در آمریکا عضو انجمن اسلامی دانشجویان و دانشجویی سیاسی و به اصطلاح «شلوغ» بودم.
شهریور 57 که درسم تمام شد و مدرک مهندسی ام را گرفتم یک روز هم در آمریکا نماندم. واقعه میدان ژاله که اتفاق افتاده بود و نمی توانستم خود را از نظر احساسی قانع کنم که در آمریکا بمانم.
بعد از انقلاب مشی حسن آیت در حزب جمهوری اسلامی را نمی پسندیدم. احساس می کردم او فردی ملی نیست. با تعریفی که او و برخی از هم حزبی هایش از انقلاب می کردند موافق نبودم.
قرار بود وزیر شوم ولی زیر بار شرایط این حزب نرفتم و نشدم. پیش خودم گفتم وزیر که نمی شوم لااقل کارمند خبرگزاری شوم.
کمال خرازی را از دوران دانشجویی در انجمن های اسلامی دانشجویان در آمریکا می شناختم.
سابقه انقلابی و شلوغ کاری ام از کمال خرازی هم بیشتر بود. من بودم که در کنفدراسیون علیه شاه سخنرانی کردم. خط مذهبی ها را دنبال می کردم. قبل از انقلاب کسی در آمریکا جرات نمی کرد عکس امام را بالا ببرد.
بگذریم، وقتی کمال(خرازی) مدیرعاملی ایرنا را برعهده گرفت اصرار کرد که من هم پیش او بروم. قبول کردم. حمید هوشنگی و کمال پرویزی هم آمدند.
ایرنا: هنگامی که وارد ایرنا شدید، سابقه کار خبری داشتید؟
نصیری: اصلا. هوشنگی پیشینه خبری داشت، اما من فقط سابقه فعالیت سیاسی داشتم.
البته تا قبل از آن هوشنگی را ندیده بودم.
ایرنا: سمتتان در هنگام شروع کار در خبرگزاری پارس چه بود؟
نصیری: چون مسائل سیاسی را می شناختم سردبیر گروه سیاسی شدم. مدتی بعد هم مدیراخبار داخلی شدم و سپس قائم مقام مدیرعامل شدم که خود خرازی بود. سال 68 هم مدیرعامل ایرنا شدم. هنگامی که از خبرگزاری بیرون آمدم، هیچ یک از کارکنان خبرگزاری بدون خانه نبود الا خود من. طی 11 سالی که در خبرگزاری بودم نه خانه گرفتم، نه ماشین، نه اضافه کار.
ایرنا: اوضاع خبرگزاری در بدو ورود شما چطور بود؟
نصیری: وقتی وارد خبرگزاری شدم، عده ای از آن اخراج شدند. از حدود بیش از 400 نفر پرسنل، نزدیک 100 نفر از خبرگزاری رفتند.
ایرنا: موضع تان در قبال حذف این نیروها چه بود؟
نصیری: موافق حذف این افراد نبودم. معتقد بودم باید به هر کس که موی سفید دارد و کار خود را بلد است باید حرمت گذاشت. این را نه تنها در خبرگزاری که در همه مسوولیت هایی که بعد از انقلاب گرفتم رعایت کردم.
من موافق حذف این افراد نبودم. در مسوولیت هایی که بعد از انقلاب گرفتم به هر فرد که موی سفید داشت و کارش را بلد بود، حرمت گذاشتم.
ایرنا: آقای خزاری موافق حذف این افراد بود؟
نصیری: جو تندی در خبرگزاری وجود داشت و خرازی چندان در این فضا نبود که جلوی این جریان بایستد. من شلوغ تر از خرازی بودم. بر این باور بودم که بعد از انقلاب، کسانی باید از کار کنار گذاشته شوند که منافع ملی را در زمان شاه، لجن مال کرده اند. کسانی که میلیاردی خورده بودند. اما بالاخره هر فردی که برای مثال 4 سال زودتر از من به دنیا آمده بود باید به کاری مشغول می شد، این که جرم نبود.
طبعا اگر می خواستیم افرادی را بیاوریم که کارمند خبرگزاری پارس در حکومت قبلی نبودند، باید می رفتیم و چند حاجی بازاری را می آوردیم!
با این حذف ها موافق نبودم. یک بار هم به یکی از دوستان گفتم که من تار موی امثال حاجی «برخوردار»، که مدیریت مدرسه مدیریت و پارس توشیبا را داشت به هزار تا از این نوکیسه های بعد از انقلاب نمی دهم.
یک نفر از من شعار پیرخرفت ایران را نسبت به بازرگان نشنید. من راجع به مصدق هیچ وقت کوتاه نیامدم. راجع به شریعتی هم همین طور. ممکن بود روش کار بازرگان را نپسندم اما هیچ وقت، به ایشان بی حرمتی نمی کردم.
ایرنا: کار جذب نیرو به کجا کشید؟
نصیری: خرازی عمدتا کسانی را که در دانشگاه می شناخت جذب کرد، از جمله من و هوشنگی. من هم تعدادی از دوستانم را که حس می کردم توان فعالیت درعرصه روزنامه نگاری را دارند وارد خبرگزاری کردم، از جمله آنها احمد بورقانی، مسعود مشایخی و مهدی هراتی بودند.
البته هیچ کدام از این ها، سابقه روزنامه نگاری یا مدرک تحصیلی خاصی نداشتند. بلکه در مصاحبه قبول و جذب شدند.
اعضای گروه سیاسی را از طریق مصاحبه جذب کردم. همان اسامی ای که گفتم به اضافه «غلامحسین اسلامی فرد» که آن موقع گرایش بنی صدری داشت. دو نفر دیگر را هم جذب کردم. «رضا ضیایی» را که جمهوری چی (طرفدار حزب جمهوری اسلامی) بود، مسوول اخبار حزب جمهوری اسلامی کردم. «غلامرضا حسن آبادی» هم به دلیل جسارت خاصش خبرنگار احزاب شد.کار شروع شد.
مدتی بعد مهرنوش جعفری و سپس علی اکبر جوانفکر آمدند که از بچه های انجمن اسلامی خبرگزاری شدند.
ایرنا: مصاحبه تان برای جذب نیرو، ایدئولوژیک بود یا حرفه ای وتخصصی؟
نصیری: همه چیز در مصاحبه بود. می خواستم روحیه افراد را به دست بیاورم و آنها را متناسب با علایقشان به کار گیرم.
ایرنا: آقای هوشنگی را هم که گفتید خود آقای خرازی جذب کرد؟
نصیری: بله. چون هوشنگی در جریان انقلاب با کیهان کار می کرد و مصاحبه هایی هم با برخی متهمان دادگاه های انقلاب کرده بود. بعد از آن هم به تلویزیون رفته بود. البته در لندن هم کار رسانه ای کرده بود و خرازی او را از نزدیک می شناخت.
**گفت و گو از: حجت مرتجی و ناصرغضنفری
پژوهشم **3081 **1415
۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۸، ۱۷:۳۰
نظر شما