خطوط قرمز رسانه‌ها صورتی شده‌اند/ ایرنا می‌تواند پیشران زنجیره خبری باشد(بخش۳)

فریدون وردی نژاد در بخش سوم و پایانی گفت‌وگو با «پروژه تاریخ شفاهی ایرنا» می‌گوید:‌ امروز دیگر خط قرمزها به خط صورتی در رسانه‌ها تبدیل شده‌اند و دیگر خط قرمزی به آن معنا وجود ندارد. شرایط حالا مثل آن زمان سخت نیست چون رسانه‌های متعددی با مطالب مختلف وجود دارد به همین خاطر در فضای امروز، کار در عرصه خبر و رسانه راحت‌تر است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، به نظر این مدیرعامل اسبق ایرنا که بخش اول و بخش دوم گفت‌گوی او را پیشتر خواندید، این خبرگزاری نباید به سمت توسعه خبرهای ویژه برود ولی باید دنده به دنده و آرام آرام اقدام کرد تا جا بیفتد. وی معتقد است ایرنا امروز و در دنیای فضای مجازی، فعالیت ماهواره‌ها، رقبا فضای مجازی، فعالیت ماهواره‌ها، به دلایل گوناگون قادر است در این فضا همچنان در اوج باشد. به گفته وی، ایرنا باید از تجربه‌اش، بانک اطلاعاتش و توانایی‌های آموزشی و فنی‌ خود استفاده ببرد.

بخش پایانی این مصاحبه در پی می‌آید:

ایرنا: اکنون دنیای رسانه نسبت به دوره‌ای که شما بودید، عوض شده است. در شرایط کنونی، اینترنت، فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی فراگیر شده است. از سویی، دفاتر خارجی ایرنا دیگر دفترهایی نیست که در دوره شما تعدادشان به ۳۰-۴۰ دفتر می‌رسید. بودجه ایرنا به نسبت کمتر شده است. رقبا بسیار بیشتر شده‌اند. رقبایی که شما به شکل‌گیری آنها برای ایجاد تحرک و پویایی در ایرنا کمک کردید، حالا خود به عاملی محدود کننده علیه ایرنا در عرصه رسانه‌ای تبدیل شده‌اند و در مجموع به نظر می رسد فضا نسبت به سال‌های دهه ۷۰ از هر نظر کاملا دگرگون شده است. به نظر جنابعالی در شرایط کنونی چگونه می‌توان ایرنا را به روزهای اوج برگرداند و کاری کرد که بتواند همچنان حرف اول را در عرصه رسانه ای بزند؟ اگر شما باشید چه می‌کنید؟

وردی نژاد: همه اینها که گفتید، مانند فضای مجازی، فعالیت ماهواره‌ها، رقبا و ... من همه اینها را برای ایرنا فرصت می‌بینم، نه تهدید. امروزه ایرنا به دلایل گوناگون قادر است در این فضا همچنان در اوج باشد؛ اول، به دلیل انباشتگی تجربه نود ساله‌اش، دوم؛ به‌دلیل بهره‌مندی از نیروهای حرفه‌ای و با انگیزه، سوم؛ به‌دلیل اتصال و ارتباطش به دولت و دستگاه‌ها و دسترسی‌ای که دارد، چهارم؛ به‌دلیل حیثیت بین المللی و ملی که ایرنا دارد و پنجم؛ به‌دلیل مسائلی در سطح منطقه.

بنا به همه این دلایل و دلایل دیگر، ایرنا قادر است نسبت به بقیه رسانه‌ها، هم از نظر سخت افزاری و هم از نظر نرم افزاری، پیشران باشد. من معتقد هستم وجود روزنامه ایران و سایر روزنامه‌های موسسه ایران مانند الوفاق که زبان ما در سطح منطقه است، ایران دیلی که در سطح بین الملل است، ایران ورزشی که در بین جوانان طرفدار دارد و ... کمک می‌کند تا تمام شرایط لازم برای آنکه ایرنا جایگاه خود را در اوج حفظ کند، وجود داشته باشد.

در این میان، رقبا هم اتفاقا نه‌تنها تهدید نیستند، بلکه یک فرصت هستند. به‌هرحال، اندازه ارتباطی و رسانه‌ای دنیا، اندازه بزرگی است و ایرنا می‌تواند سهم بالاتری از این کیک داشته باشد، هم در داخل و هم در سطح بین الملل. به همین دلیل، معتقدم هیچکدام از اینها برای ایرنا تهدید نیست، بلکه فرصت برای ایرنا است.

آیا اگر ایرنا به سمت نقد دولت هم برود، دولت به آن کمک خواهد کرد؟

الآن که می‌بینید دولت، دولت وفاق است. دولت وفاق ملی در اصل، دولت تحمل ملی است. جریان‌های مختلف اکنون در دولت هستند و به نوعی، دولت از جهات مختلف شبیه یک شرکت سهامی است. به همین دلیل، یک سویه هم نیست. نگاه آقای دکتر پزشکیان هم به‌نظرم نگاه باز و گشاده‌ای است. وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی را هم می‌شناسم. آقای دکتر سید عباس صالحی، انسان بسیار فرهیخته و دارای نگاه باز هستند. شخص مدیرعامل ایرنا هم تجربه بین المللی و سیاست خارجی دارد، در سطح منطقه حضور داشته و رسانه‌ای بوده است. به نظرم، همه اینها هم برای ایرنا فرصت است.

ایرنا می‌تواند همچنان و مثل همیشه در اوج باشد. البته، در مقاطعی، روند حرکت ایرنا حالت سینوسی داشته اما عمدتا مسیر آن رو به بالا و پیشرفت بوده است، بطوری که می‌توان گفت ایرنا یک منحنی رو به اوج را طی کرده و انشاءالله، از این پس نیز این مسیر طی خواهد کرد.

ضرورت ورود ایرنا به لایه‌های دوم و سوم وقایع

در دوره شما، یکسری تشکل‌های رسانه‌ای بین المللی هم بودند که ایرنا یا عضو آنها بود یا به ایجاد آنها کمک کرد...

وردی نژاد: بله، اوآنا (سازمان خبرگزاری های آسیا و اقیانوسیه) در سطح آسیا بود. ناناپ (خبرگزاری های کشورهای جنبش عدم تعهد)، اکو،شکل‌های مختلفی در حوزه خلیج فارس و سایر حوزه ها و مناطق هم بودند.

حضور در اینگونه تشکل‌ها، چه نفعی برای ایرنا دارد؟

وردی نژاد: به ‌نظرم ایرنا باید اینها را در دو جهت پی بگیرد؛ یکی، جهت انتقال تجربه و آموزش برای کیفی کردن این مجموعه‌ها، دوم، در زمینه تبادل اخبار اطلاعات سریع و نوآورانه. در این مسیرها، این دو مجموعه می‌توانند خیلی به هم کمک کنند چون در دنیای امروز، انتشار خبر از حالت روز و ساعت و هفته و... عبور کرده و به لحظه رسیده است. در نتیجه، رقابت رسانه‌ها بسیار بسیار نزدیک و تند است.

بنابراین، این عرصه جایی نیست که بگوییم الآن ایرنا می‌تواند از امکاناتش استفاده کند و پیشرو باشد. در این شرایط ایرنا از تجربه‌اش، از بانک اطلاعاتش و از توانایی‌های آموزشی و فنی‌اش می‌تواند در ارتباط‌های دو جانبه و چند جانبه با این کشورها کمک بگیرد و در مجموعه‌های منطقه‌ای فعال باشد.

در دنیای امروز، یکی از زنجیره‌های ارزش جدی، زنجیره ارزش اطلاع رسانی و دانش خبری است. ایرنا می‌تواند پیشران این زنجیره خبری و ارزشی در سطح منطقه و در قالب همکاری‌های منطقه‌ای باشد.

برخی کارشناسان معتقدند ایرنا یا رسانه‌هایی که می‌خواهند در دنیای امروز موفق باشند، باید از نظر حرفه‌ای، قالب اطلاع رسانی خود را مشخص کنند. مثلا، تعیین کنند می‌خواهند کارشان خبررسانی صرف باشد یا اهل تحلیل و تفسیر باشند، روی چندرسانه‌ای تمرکز کنند یا آنکه شاخه‌های خاصی از حوزه اطلاع رسانی را اولویت دهند. به نظر شما، مسئولان ایرنا در این زمینه باید تمرکز را بر کدام بخش بگذارند تا در دنیای جدید بهتر نتیجه دهد؟

به نظرم، ورود به لایه‌های دوم و سوم تحولات و رخدادها، جزو نکاتی است که امروزه ایرنا باید به آن توجه کند و به انقلاب صنعتی چهارم یعنی حرکت نوآورانه ای بپیوندد که در آن، حتی از نظر نگارشی و محتوایی نیز تحولات جدی در رسانه‌ها اتفاق افتاده است. موجز شدن مطالب، تمرکز بر اصل ماجرا، خلاصه نویسی و استفاده از چند رسانه‌ای از ویژگی‌های این عصر است. حالا دیگر فقط خبر مکتوب یا خبر شنیداری یا تصویری به‌تنهایی جواب نمی‌دهد بلکه امروزه در رسانه‌ها بایستی ترکیبی از این قالب‌ها استفاده شود.

به جای خبررسانی صرف، شرح و توصیف واقعه، باید به لایه‌های دوم و سوم رویدادها رفت و بحث‌های کارشناسی و دیدگاه‌های مختلف را در باره آن مطرح کرد. مثلا، اگر الآن یک اتفاق در سطح منطقه یا در داخل کشور می‌افتد، ایرنا باید بلافاصله، یک جدول برنامه خبری برای آن داشته باشد که بتواند در این چارچوب، دیدگاه‌های مختلف و کارشناسان مختلف را سریع دور یک میز جمع کند. این کار است که تفاوت ایرنا را نسبت به بقیه نشان می‌دهد. وگرنه، امروز، همه با یک سرچ (جستجو) در اینترنت و با استفاده از هوش مصنوعی و... می‌توانند خیلی از کارها را انجام دهند.

امروزه کار ایرنا فقط اطلاع رسانی نیست بلکه بخشی از آن، دیپلماسی است، آموزش است، خلق فضا و رهبری افکار عمومی است تا بتواند به نشان دادن مسیر درست حرکت به مردم و جامعه کمک کند. ایرنا با چنین کاری می‌تواند به سایر رسانه‌ها هم مددرسانی کند و با این حرکت آنها را دنبال خود بکشاند. چنین کاری، شاید ایرنا را متفاوت‌تر و متمایزتر از گذشته کند.

نیاز چندانی به دفاتر خارجی نیست

ایرنا در دوره شما، دفاتر خارجی فعالی داشت. آیا فکر می‌کنید هنوز هم شرایط به گونه‌ای هست که ایرنا به دوره بازگشایی دفاتر خارجی برگردد یا باید راه دیگری پیدا کرد؟

به‌نظرم باید به جای ایجاد دفاتر خارجی و اعزام نیرو از تهران که مخارج بالایی دارد، از نیروها و خبرنگاران محلی و کارمحصولی‌ها استفاده کند. الآن خبرنگاران آزاد در دنیا بسیار زیاد هستند که منطقه‌ خود، فضا و زبان آنجا را می‌شناسند و به اصطلاح، بومی آنجا هستند.

من همچنان معتقدم ایرنا باید خودش را بین المللی کند اما به جای ایجاد دفتر، خود را به این مجموعه‌ها و خبرنگاران متصل کند. شاید هنوز در بعضی جاها، وجود دفترها و نمایندگی‌هایی برای ایرنا لازم باشد، ولی دیگر موضوعیت دفترها در همه جا مانند گذشته نیست. ما آن موقع می‌خواستیم کارهای منطقه‌ای بکنیم و ایرنا را در آنجا به بنگاه اقتصادی خبری مبدل سازیم. البته، شرایط آن فراهم نشد و هنوز هم شاید نشود.

به این دلیل، ایرنا حالا باید از خبرنگاران آزاد (فری‌لنس‌ها)، نیروهای آزاد، خبرنگاران محلی و چند زبانه استفاده کند تا به‌صورت برون سپاری و عقد قراردادهای خبری، بتواند در حوزه جمع آوری و انتشار اخبار در سطح دنیا فعالیت داشته باشد.

اشاره کردید که در آن زمان، ایده‌های اقتصادی برای ایرنا داشتید که عملی نشد. آیا در شرایط کنونی، ایرنا می‌تواند وارد این حوزه شود؟

حتما. خبر هم یک کالاست. خبر هم یک صنعت است. ایرنا باید به صنعت اطلاع رسانی و خبری کمک کند و تبدیل به یک بنگاه اقتصادی خبری شود، کما اینکه موسسه ایران، اکنون یک بنگاه اقتصادی قوی ارتباطی و مطبوعاتی است که توانسته سر پای خودش بایستد، مخارجش را درآورد، سود هم برساند و خیلی هم کار کند، به گونه‌ای که حتی به بقای بقیه روزنامه‌های خودش در موسسه ایران کمک کند. ایرنا چرا نتواند این کار را کند؟!

منتها، در مورد ایرنا بیشتر تلاش‌ها باید بر این متمرکز شود که بتواند این ایده را منتقل کند که در بیرون باید این اتفاق بیفتد، یعنی باید کاری کرد که ایرنا تبدیل به مجموعه‌ای بشود که همه به دنبال عکس، خبر، تحلیل و انتشارش باشند.

عدم ضرورت خروجی اخبار ویژه

جنابعالی، تجربه ۹۰ ساله ایرنا را یکی از فرصت‌ها برای موفقیت آن توصیف کردید. ایرنا چطور می‌تواند از این تجربه‌ها استفاده کند؟

معتقدم باید دانش ضمنی که در ایرنا هست، تبدیل به دانش صریح شود. یعنی تبدیل به دانش قابل انتقال به دیگری شود. برای این کار، بایستی تمام آنچه در ایرنا هست، مستندسازی و روزآمد شود. در این راه، بایستی از ظرفیت دانشکده خبر به ‌عنوان پیوند دهنده نسل‌های گذشته و ذخیره‌های موجود با نیروهای جدید استفاده شود.

تقویت دانشکده خبر که یک دانشکده نظری-عملی است، با استفاده از خبرنگاران باتجربه ایرنا یک فرصت ارزشمند است. در این دانشکده، تخصص در کنار تجربه کار رسانه‌ای و مطبوعاتی وجود دارد. در حال حاضر، رشته‌های مختلفی نظیر ترجمه به زبان‌های خارجی یا از زبان‌های خارجی به فارسی و تخصص‌های گوناگون خبرنگاری نظیر خبرنگاری اقتصادی، خبرنگاری سیاسی، خبرنگاری ورزشی، خبرنگاری بین الملل و ... در دانشکده خبر وجود دارد که خبرنگاران باتجربه و پیشکسوت ایرنا در همه این حوزه‌ها کار کرده اند. این مهم‌ترین امکانی است که برای پیوند این دو نسل با همدیگر در اختیار ایرنا قرار دارد.

دیدگاه جنابعالی در باره خروجی اخبار ویژه (محرمانه) ایرنا چیست؟ آیا همچنان آن را یک ظرفیت و امتیاز برای خبرگزاری می‌دانید؟

به‌نظرم اصلا نباید به سمت توسعه خبرهای ویژه رفت. همانطور که پیش‌تر گفتم در مقطعی که مدیرعامل سازمان بودم، بسیار تلاش کردیم این اتفاق نیفتد و تا می‌توانستیم کاری کردیم که خروجی اخبار ویژه و بولتن ویژه لاغر شود و در مقابل، به پروارتر شدن اخبار مطبوعاتی بپردازیم. این اتفاق افتاد و هیچ مشکلی هم در کشور رخ نداد. با این حال، معتقدم باید دنده به دنده و آرام آرام این کار را کرد تا جا بیفتد. عین همان قورباغه‌ای که اگر او را در آب جوش بیاندازید، بیرون می‌پرد، اما اگر آب را کم کم گرم کنید، با لذت کباب می‌شود. بنابراین، باید هر کاری را به صورت تدریجی و مرحله‌ای انجام داد تا فضا آماده شود، افکار عمومی به آن عادت کنند و مسئولان ضریب تحمل خود را بالا ببرند. بر این باورم که این اتفاق می‌تواند بیفتد و لذا نیازی به خروجی اخبار ویژه نیست.

خط قرمزها صورتی شده‌اند

در دوره‌ای که جنابعالی مدیرعامل ایرنا بودید، خط قرمزهای خبرگزاری چه بود؟

خط قرمزها در آن مقطع خیلی زیاد بود. خوب است که به آنها نپردازیم. به‌نظرم، الآن دیگر خط قرمزها به خط صورتی در رسانه‌ها تبدیل شده‌اند و دیگر خط قرمزی به آن معنا وجود ندارد. شرایط حالا مثل آن زمان سخت نیست چون رسانه‌های متعددی وجود دارند و بسیاری از مطالب و خبرها در آنها مطرح می‌شود. به همین خاطر، در فضای امروز کار در عرصه خبری و رسانه ای، راحت‌تر است.

اما در مقابل، کار برای ایرنا در عرصه‌های دیگر سخت‌تر شده است چون رقبا هستند. در نتیجه، باید کارهای جدی‌تر و متنوع‌تری صورت گیرد، مطالب از نظر نگارشی و محتوایی حرفه‌ای‌تر باشد و ... اینها کار را سخت‌تر کرده است. اما از آن طرف، ضریب تحمل هم خیلی بالا رفته است. آن فضاهایی که آن روزها بود و شما نمی‌توانستید هر خبری را منتشر کنید چون بسیاری از مطالب به راحتی تکذیب می‌شد، حالا دیگر تغییر کرده است.

در آن زمان ما صدای ضبط شده داشتیم اما وقتی خبر آن منتشر می‌شد و فضایی ایجاد می‌کرد، همه آن را تکذیب می‌کردند. در چنین شرایطی، یا باید درگیر یا تسلیم می‌شدید . اما امروزه اینطور نیست. امروز خیلی چیزها تغییر کرده است. به‌نظرم، انشاءالله ایرنا در دوره جدید موفق خواهد شد و رهبری عرصه رسانه‌ای همچنان در دستش خواهد بود.

ایرنا رقیب رسانه‌های بین المللی شود

نزدیک به سه دهه است که شما از ایرنا دور شده‌اید. اکنون، وقتی نام ایرنا می‌آید چه احساسی به شما دست می‌دهد؟

من اصلا با ایرنا بیگانه نیستم. در هر کجا که بوده‌ام، اخبار ایرنا را می‌دیده‌ام و همچنان می‌بینم. حس قرابت نزدیکی با ایرنا داشته و دارم و فکر می‌کنم این حس را همچنان خواهم داشت. به همین دلیل، اصلا اینطور نیست که خودم را از ایرنا دور بدانم. من علاقه خاصی هم به ایرنا دارم و هم به نیروهایی که در آنجا بوده‌اند.

یکی از بهترین مقاطع دوران کاری و زندگی من زمانی بود که در ایرنا بودم. در آن مقطع، جوان‌تر هم بودم و اصلا آن دوران را فراموش نمی‌کنم. عزیزان ما در روزنامه ایران هم در این سال‌های طولانی، همچنان ارتباط خودشان را با من حفظ کرده‌اند. آنها به من محبت داشته‌اند و همچنان روزنامه ایران نیز هر روز برایم می‌آید. من اولین روزنامه‌ای که هر روز می‌خوانم، ایران است و نخستین جایی که به آن مراجعه می‌کنم، صفحه خبری ایرنا است که الآن روی کامپیوترم باز است. بنابراین، آن حس تعلق به ایرنا و ایران همچنان در من وجود دارد.

اکنون ایرنا نود ساله شده است. چه پیامی به مدیران و مجموعه خبرنگاران و کارکنان آن دارید؟

معتقدم عزیزان من در ایرنا همچنان باید دست‌شان را در دست هم بگذارند و ایرنا را به‌ عنوان چکاد و قله همراهی و همدلی در داخل ایران به ‌عنوان مرجع ارتباطی و خبری نظام جمهوری اسلامی و به شکل ملی حفظ کنند، انشاءالله آن را توسعه دهند و از سطح داخلی به منطقه و از سطح منطقه‌ای به بین المللی ببرند و رقابت را نه در داخل بلکه در سطح جهانی جست‌وجو کنند.

گفت و گو از : ناصر غضنفری و محمدرضا نادری گیسور

اخبار گروه فرهنگی ایرنا را اینجا بخوانید.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.