به گزارش گروه فرهنگی ایرنا، سیدجلال فیاضی در ادامه مصاحبهای که بخش نخست آن پیشتر منتشر شد، به مسائل دیگری در مدت تصدی مدیر عاملی ایرنا از جمله اخبار ویژه ایرنا، ارتباطش با روزنامه ایران، فکر تغییر ساختمان این رسانه، سیاست رسانهایاش در انتخابات مجلس هشتم میپردازد و نکتهای را به عنوان هشدار به مسئولین درباره بولتنهای محرمانه یادآور میشود.
ایرنا: چه تغییراتی را در فضای خبری ایرنا نسبت به دوره آقای خادم المله مدیر عامل پیشین به وجود آوردید؟
فیاضی: نخست اینکه به مناقشات سیاسی ارکان نظام و جریانهای سیاسی دامن نزدیم. چالشهای بین ارکان نظام را بزرگ نمایی نمیکردیم و سعی میکردیم به نفع هیچ کدام از ارکان یا جریانها سوگیری نکنیم. اهل جریانسازی و سوار شدن بر این چالشها هم نبودیم. مثلا در نامه نگاریهایی که بین آقایان احمدی نژاد و حدادعادل به عنوان روسای قوه مجریه و مقننه به وقوع پیوست فقط به اطلاع رسانی بسنده کردیم. شخصا اجازه ندادم کسی در ایرنا مصاحبه،تفسیر و تحلیلی علیه آقای حدادعادل منتشر کند. بنابراین فضای خبری در این دوره بازتر، بیطرفانهتر و منتقدانهتر بود. البته در کار اطلاع رسانی همه امور نسبی است و دوره مدیریت بنده هم دارای نقایص زیادی است.
سیاست بی طرفی
در مورد اصلاح طلبان چه؟
خاطرم هست در جریانات سال ۷۸ که ایرنا به سمت اصلاح طلبان گرایش یافت واکنشهای تندی هم متوجه ایرنا شد که چرا یک سویه عمل میکند. این تجربه همواره فراروی من بود.
بنابراین به معاون خبر تاکید میکردم که در هیچ حادثهای به نفع یا علیه یک جریان سیاسی خاص ورود پیدا نکنیم. یعنی هر اتفاقی که در جامعه میافتد نگاه ایرنا حرفهای و در جهت انعکاس بی طرفانه خبر باشد نه سوگیری به نفع یا علیه یک جریان سیاسی.
در انتخابات مجلس هشتم به زعم خود چقدر بی طرف بودید؟
به نظرم نسبت به دوره قبل از آن خیلی بی طرفانهتر عمل کردیم. سعی کردیم ایرنا پایگاه یک حزب خاص نباشد. البته قضاوت در این مورد با مردم و البته با صاحبنظران است.
این بی طرفی ادعای شما بوده یا واقعا اگر تحقیق و بررسی شود چنین چیزی اثبات میشود؟
سیاست من بی طرفی بود و سعی کردم کاری کنم که این سیاست بر ایرنا حاکم باشد. اما این که در عمل چنین بی طرفی به طور کامل اتفاق افتاده باشد نیاز به بررسی دارد.
بولتن؛ شمشیری دولبه
چند درصد از خبرهایتان ویژه و محرمانه بود؟ اصلا موافقید بخشی از اخبار در خروجی ویژه قرار گیرد؛ با توجه به این فرمایش رهبر انقلاب که مردم در هیچ چیز نامحرم نیستند مگر اسرار نظامی و امنیتی؟ پاسخ را با در نظر گرفتن تحولات فضای مجازی بفرمایید.
اسرار نظامی و امنیتی، وجود خروجی ویژه خبرگزاری رسمی کشور را ایجاب میکند. اما فکر میکنم خروجی ویژه فعلی ایرنا با دورهای که ما بودیم فرق اساسی دارد. الان خروجی ویژه ایرنا با نگاه اصلاح آلودگیهای اطلاعاتی در فضای مجازی شاید لازم باشد. منظور از آلودگی اطلاعاتی اخبار غیرموثق و دروغی است که در کانالهای بدون هویت شبکههای اجتماعی منتشر میشود. چون درصد اخبار نادرست در شبکههای اجتماعی بسیار بالاست. همین طور میزان بداخلاقی سیاسی در رقابتهای سیاسی رشد وحشتناکی داشته است.
فضای سیاسی کشور سال به سال از نظر اخلاق سیاسی در رقابتهای سیاسی روند نزولی داشته است و بد و بدتر شدهایم. سالهای اول انقلاب بالاخره افراد رعایت آبروی یکدیگر را میکردند. الان متاسفانه دیگر هیچ خط قرمز اخلاقی در رقابتهای سیاسی رعایت نمیشود. بولتن و خروجی ویژه تنها با این ملاحظه امروز قابل توجیه است.
تاکید من این بود که اخبار ویژه بیشتر مربوط به مسائل امنیتی و سوءمدیریتها باشد. مثلا اگر تجمعی در رابطه با سوءمدیریت مسئولی پیش میآمد ما آن را در خروجی ویژه برای مقامات ارسال میکردیم تا اصلاحاتی در مدیریت صورت گیرد.
اما یکی از آفتهای این بولتنهای محرمانه خط دهی به مخاطب توسط جریانهای سیاسی تهیه کننده بولتن است. اسم این را میتوان بولتن سازی گذاشت نه بولتن نویسی. الان خبر ویژه مجموعهای است که میتواند خبرهای نادرست را اصلاح کند تا مسئولین ذهنیت واقع گرایانه ای نسبت به مسائل پیدا کنند. البته مسئولین باید مراقب بولتنهایی باشند که برای جهتدهی سیاسی در اختیار آنها گذاشته میشود.
شکایتی از شما در زمان مدیریتتان صورت گرفت؟
فکر نکنم. بیشترین شکایت من زمان مدیریتم در روزنامه قدس بود. در ایرنا فکر کنم یک مورد بود که سعید مرتضوی مرا خواست و قضیه به دادگاه کشیده نشد. اما در دوره مسئولیت روزنامه قدس من حدود ۴۰ شکایت مطبوعاتی داشتم که همه آنها به لطف خدا و با دفاع مستند منجر به برائت شد.
آقای بهداد مدیر عامل ایرنا پس از شما با جنابعالی جلسهای نگذاشت؟
خیر. ولی یک نکتهای را من در پایان کارم به ایشان و آقای جوانفکر در مورد جوان سازی ایرنا و استفاده از تجربیات نیروهای باتجربه برای نیروسازی به ایشان گفتم.
انتقاداتی به روزنامه ایران داشتم
ارتباطتان با روزنامه ایران چطور بود؟ چون آقای اشتهاردی هم جزو همان تیم رسانهای آقای احمدی نژاد بود که شما با آن به مشکل برخورده بودید؟
من در انتخاب آقای اشتهاردی نقشی نداشتم ولی آمدن ایشان را تایید میکردم. چون آقای اشتهاردی کار رسانهای خود را با قدس شروع کرد و من ایشان را میشناختم. بعدها وارد تیم رسانهای آقای احمدی نژاد شد. من هیچ نقشی در روزنامه ایران نداشتم حتی درباره صفحه اول این روزنامه. نه من از آنها میخواستم مطالب روزنامه را با من هماهنگ کنند نه آنها تمایلی نشان میدادند.
یعنی مشی سیاسی ایران با شما نمیخواند؟
من انتقاداتی به مشی سیاسی ایران داشتم اما ورود پیدا نمیکردم.
تلاشی برای تغییر آقای اشتهاردی انجام دادید؟
خیر.
چه شد شما که در سال ۸۴ به احمدی نژاد رای دادید، در سال ۸۸ به وی رای ندادید؟
فیاضی: مواضع و عملکرد آقای احمدی نژاد موجب شد که من به تدریج منتقد دیدگاههای ایشان شوم. اعتقادم این بود که دیدگاههایش میتواند مشکلاتی ایجاد کند لذا سال ۸۸ دیگر به ایشان رای ندادم.
اگر در ایرنا میماندید آیا میتوانستید نقشی که در سال ۸۸ از ایرنا انتظار میرفت را اجرا کنید؟
خیر. تردیدی ندارم که قادر نیستم آن چیزی را که تیم رسانهای دولت از من میخواهند عملی کنم، چون من اختلافات جدی با این تیم داشتم. قطعا مدیر مطلوبی برای دوره دوم ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد نبودم. آنها در مسائل کم اهمیتتر هم با من مشکل داشتند.
آرزوی ۱۲۰ خبرنگار بر دلم ماند
در حوزه نیروی انسانی چه برنامههایی را در ایرنا پیگیری کردید؟
بعد از چند ماه حضور در ایرنا به این نتیجه رسیدم که ایرنا بایستی تعدادی نیروی جوان را جذب کند. چون بچههای باسابقه ایرنا کم کم بازنشسته میشدند. هدف من این بود نیروهای جوان کنار این نیروهای زبده و باتجربه و در حال بازنشستگی قرار بگیرند و پخته شوند تا سرمایه انسانی ایرنا محفوظ بماند. بر این اساس نامهای به احمدی نژاد نوشتم و در آن درخواست کردم مجوز ۱۲۰ پست خبرنگاری را به ایرنا بدهند. حضوری نزد ایشان رفتم. برایشان توضیح دادم. چون سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور هنوز منحل نشده بود ایشان در حاشیه نامه خطاب به آقای برقعی رییس وقت این سازمان نوشت: آقای برقعی بسیارلازم و ضروری است؛ سریعا اقدام فرمایید.
من با خوشحالی این نامه را به جریان انداختم ولی علیرغم دستور صریح و فوری رییس جمهور، پیگیریها به نتیجه نرسید و جذب این ۱۲۰ نفر عملی نشد.
بعد از اینکه از ایرنا رفتید هم تولیدات خبری آن را پیگیری میکردید؟
خیلی کم. به شهرآرا رفتم و به شدت آن جا وقت گذاشتم و روزنامه شهرآرا را تاسیس کردم. از نظر حرفهای مشی من این است که وقتی از سازمانی میروم تحولات آنجا را خیلی کم دنبال میکنم. برای اینکه این برداشت ایجاد نشود که فیاضی دارد کار ما را رصد میکند و یا در امور سازمان دخالت غیرمستقیم دارد. در مورد قدس هم همین طور بود. بنابراین تحولات داخلی و خارجی ایرنا در دوره مدیر عامل جدید آقای بهداد را خیلی کم پیگیری میکردم.
عدم تغییر ساختمان ایرنا، یک خاطره تلخ مدیریتی
از خاطرات تلخ و شرینی که در زمان ریاستتان در ایرنا داشتید بگویید.
خاطرههای شیرین بیشتر به حضور بچههای خوب ایرنا مربوط میشود. وقتی از یک شهرستان برای مدیرعاملی به تهران رفتم، صفا و صمیمیت و توانمندی آنها برایم خیلی ارزشمند بود. هنوز هم کار در ایرنا را جزو دوران بسیار خوب مدیریتی خودم میدانم. الان که سالها از حضورم در ایرنا میگذرد هم این افراد به من لطف خاصی دارند.
یک خاطره تلخ هم عرض کنم. این مربوط به ایمنی ساختمان ایرنا بود. آن موقع شایعه شده بود که میخواهند یک زلزله مصنوعی سه ریشتری در تهران ایجاد کنند. البته این از نظر علمی هم خیلی امکان پذیر نبود اما زمزمهاش به گوش میرسید. چند تن از دوستان پیش من آمدند. خیلی نگران بودند. گفتند چند سال قبل ساختمان ایرنا را بررسی کردهاند و گفتهاند این ساختمان چون بسیار قدیمی است با یک زلزله ۳، ۴، ۵ ریشتری هم میریزد، خواهش میکنیم پیگیری کنید که این اتفاق نیفتد.
ایرنا زمین خیلی خوبی در مجموعه عباس آباد داشت که باید ساخته میشد ولی متاسفانه در آن زمان و تا همین الان هم ساخته نشده است. آن موقع ما دنبال ساختمانی بودیم که الان استانداری تهران است و با انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی تخلیه شده بود. متاسفانه هیچ کدام از تلاشهایمان برای تهیه یک ساختمان ایمنتر و بهتر برای ایرنا به نتیجه نرسید. این خاطره نسبتا تلخی است که از ایرنا در ذهن من ماند.
الان سالها از پایان دوران صدارت شما بر ایرنا میگذرد و جنابعالی کار رسانهایتان را همچنان ادامه میدهید. چه نقشی برای ایرنا در رسانههای امروز دنیا قائل هستید؟
صنعت رسانه رشد بسیار روزافزونی داشته است که کار را دشوار میکند، اما خاطرهای بگویم. در دورهای که در ایرنا بودم توفیق این را داشتم که در اجلاس اتحادیه خبرگزاریهای جهان در اسپانیا شرکت کنم. آنجا با حدود ۷۰ نفر از مدیران عامل خبرگزاریها که از ۱۰۰ خبرگزاری دنیا حضور داشتند ملاقات کردم. همه آنها میگفتند ما مواضع جمهوری اسلامی را از ایرنا باخبر میشویم. آن موقع خبرگزاریهای دیگری هم در ایران وجود داشت. بنابراین باید به این نکته توجه داشت که افکار عمومی دنیا، رسانهها و حتی دولتهای دیگر هم مواضع جمهوری اسلامی را از ایرنا دریافت میکنند. بنابراین ایرنا حتما باید با سرعت، صحت و دقت در عرصه جهانی رسانه حضور داشته باشد و مرجعیت خبری خود را حداقل در رسانههای دنیا و دولتها نسبت به مواضع جمهوری اسلامی حفظ کند.
ایرنا هم میتواند، هم نمیتواند
به نظرتان آیا ایرنا میتواند دوباره به روزهای اوج خود و مرجعیت خبری کشور برگردد یا خیر؟
به طور نسبی ایرنا میتواند جایگاهی بهتر به دست آورد اما این که یک مرجع خبری کامل شود به نظر من بلندپروازانه است. چرا که هم تعداد خبرگزاریهای کشور زیاد شده است هم فضای مجازی به صورت رقیبی جدی درآمده است. فکر میکنم در کشور ما حدود ۳۰ خبرگزاری وجود دارد که کار را برای ایرنا سخت کرده است. اما ایرنا میتواند جایگاه بالاتر و بهتری داشته باشد. به نظرم برای کسب این جایگاه باید چند نکته را رعایت کرد. نخست این که ایرنا به نیروی انسانی زبده خود تکیه کند و از آنها بخواهد همه توانایی و کارآمدی خود را در تدوین و تنظیم اخبار و اطلاع رسانی به کار برند. دوم این که ایرنا فعالیت خود را در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی گسترش دهد. از این طریق میتواند خبرگزاری را به یک بنگاه خبری دوسویه تبدیل کند. یعنی امکان دریافت اطلاعات و نظرهای مردم را فراهم کند. سوم اینکه فضای اطلاع رسانی را بازتر کند و امکان تبادل و تعاطی افکار و ارائه نظرهای مختلف و نقد عملکردها را در خروجی خبرگزاری فراهم کند. چهارم این که با توجه به پیشرفت هوش مصنوعی، از این توانایی برای اطلاع رسانی بهره برد.
اگر این نکات مورد توجه قرار گیرد ایرنا میتواند جایگاه بهتری را کسب کند. اما طبیعی است که ایرنا نتواند به زمانی که تنها خبرگزاری نظام و مرجع خبری کشور بود برگردد زیرا تعدد خبرگزاریها و وسعت فضای مجازی این، رقابت را دشوار کرده است.
صحبت دیگری دارید؟
از شما و همکارانتان تشکر میکنم و همچنان که قبلا گفتهام بزرگترین سرمایه ایرنا نیروی انسانی زبده، حرفهای و توانمند این خبرگزاری است و دولتها باید برای انتقال تجربیات این نیروهای توانمند به جوانان برنامه داشته باشند تا ایرنا همیشه پویا، توانمند و حرفهای بماند.
گفت و گو از : حجت مرتجی، ناصر غضنفری، قاسم شریعتی و میترا عبداللهی
نظر شما